ᕱ⑅ᕱ 5

1.2K 158 28
                                    

୨୧ my petal ୨୧
part 5

୨୧ my petal ୨୧part 5

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

_

گفته بودم بهم می‌رسیم آقای هوانگ هیونجین، درسته؟

با خالی کردن سرنگ درست توی رگ گردنش ، مرد ناگهان بی حرکت توی دستاش ولو شد . با چشمای وحشت زده به مرد با ماسک مشکی و کلاه کپ خیره شد که به سختی اون و کشوند و توی صندلی عقب ماشینش نشوند. خودش هم به در ماشین تکیه داد ، ماسکش و پایین کشید و بهش نگاه کرد
چشمای هیونجین درشت شد ، سعی کرد حرکت کنه و حرف بزنه اما نمیتونست

_ میخوای بدونی چرا اینطوری شدی؟
خب اینکه خیلی آسونه، یکم فکر کن

با سیگاری که روشن کرد ، پک عمیقی ازش گرفت و خم شد روی صورتش دودش و خالی کرد .

_ همون دارویی که به اون هایبرید می دادی رو بهت زدم. نترس فقط یه دوز! من مثل تو وحشی نیستم .

با لبخند پک دیگری از سیگار گرفت و به چهره ترسیده مرد خیره شد

_ میدونی ، مشکلات تو از کجا شروع شد ؟ از جایی که فکر کردی میتونی با من رقابت کنی.
من کل بازار دارو تو دستمه، چه غلطی میخواستی بکنی ؟ آزار و اذیت یه هایبرید بی گناه واسه تولید دارو؟  تلاش برای تکثیرش با یه نمونه آلوده به ویروس؟
واقعا فکر کردی من میزارم ؟! بهت اجازه میدم شهرت کسب کنی ؟‌ تا من نخوام سگ ازت دارو نمیخره بدبخت. فک کردی چی؟ مثلا اون دارو وارد بازار میشد، کافی بود من بگم تا هیچ بیمارستانی ، هیچ پزشکی،  هیچ داروخانه ای اون و نخره ! نمیدونستی ؟ من کل بازار تو دستمه،  بیچاره ات میکردم!

خندید و بعد با جدیت به صورتش سیلی زد

_ تو حیوون کثیف نه تنها خودش بلکه بچه اش و میخواستی آلوده کنی. تو لیاقت زنده موندن نداری ولی خب من هم کسی نیستم که دستامو آلوده به خون حیوونی مثل تو کنم !

ازش فاصله گرفت . پاشو بالا برد و  پاشنه کفشش و روی دست مرد که از صندلی آویزون شده بود گذاشت ، با تمام قدرت پاش و روی دستش فشار می داد به حدی که صدای خورد شدن استخوان های کف دستش و میشنید.

_ اینم بمونه تا دردش و بعد بفهمی ،
وقتی حس هات برگشتن.‌

با خنده نمونه اسپرم آلوده رو داخل ماشینش گذاشت و ضبط صوتی رو برای مرد پلی کرد

My Petal Where stories live. Discover now