୨୧ my petalₛ₂ ୨୧
part 8●●●
با خوشحالی تمام صورت خرگوش و می بوسید که یونا سرفه ای کرد و دستش و کشید
" اهم ! خب خب بسه ! آقای کیم من کارت دارم ها! "
جونگکوک با خجالت صورتش و پشت گوشهاش قایم کرد و تهیونگ با بی میلی از بوسیدنش دست کشید .
_ من زود برمیگردم وروجک های من !
خرگوش و خندوند و همراه یونا به بیرون اتاق کشیده شد .
یونا به آرومی اون و به سمت اتاق خودش برد و در و بست
" بشین تهیونگ باهات حرف دارم"
با اخمی روی صندلی نشست
_ زود بگو
روبروش نشست و دست به سینه توضیح داد
" خب یه سری چیزا هست که باید همین اول بهت بگم
اول اینکه احتمال خیلی زیاد نی نی شما یه هایبرید مثل خود جونگکوک میشه اما خب احتمال اینکه یه انسان کامل باشه هم وجود داره ."با ذوق خندید
_ وای خدا ، تصور یه جونگکوک کوچولوی دیگه من و میکشه!
" گوش کن !
دوم اینکه هایبرید های خرگوش بارداری های سختی رو تجربه میکنن . چون خیلی حساس میشن خیلی زودرنج و آزرده میشن حتی به خاطر کوچکترین چیزی باهات قهر میکنه میفهمی؟"_ مگه من مردم بزارم خرگوشکم ناراحت باشه؟ امکان نداره
با خنده سری تکون داد
" سوم این که ویار های خیلی زیاد و عجیبی پیدا میکنه ، ممکنه اصلا باورت نشه"
_ کل کشور و زیر و رو میکنم تا چیزی که دوست داره و پیدا کنم !
" چهارم اینکه معمولا توی دوران بارداری هیچ علاقه ای به رابطه جنسی ندارن ولی اصولا همگی یک بار هیت و تجربه میکنن.
خلاصه اینکه خیلی مراقبش باش ، جونگکوک دوران سختی رو میگذرونه. یکبار هم رحمش جراحی شده یادته دیگه؟ پس خیلی خیلی مراقبت لازم داره.
هم روحی هم جسمی..من خودم تا جایی که بتونم هرروز بهش سر میزنم و حالش و میپرسم اما هیچکس جای تو رو براش پر نمیکنه. یه محبت کوچیک تو میتونه خیلی حالش و خوب کنه "
YOU ARE READING
My Petal
Fanfictionگلبرگ من [ ویکوک] Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و...