شب بود و هوا عالي . افراد مسن تر توي خونه نشسته بودن و درباره سياست و ورزشو كارو بچه ها حرف ميزدن اما بچه ها داشتن از وقتشون لذت ميبردن و توي استخر ١٥٠ متري ( مسخره نكنين ديدم كه ميگم) شنا ميكردن . همه مايو هاي رنگارنگ پوشيده بودن و شربت نعناع و اب پرتقال و اب البالو توي جاماي شراب ميخوردن . بعضيا هم توي تيوپاي بادي نشسته بودن و تو اب با دوستاشون صحبت ميكردن .
لوك كنار استخر ايستاده بود و داشت با جاش و ادموند حرف ميزد كه
" هي لوك "
هري صداش كرد .
وقتي برگشت توي اب بود. موهاي يلودش تو صورتش بودن و اون يكم شك شده بود . اما با صداي خنده دخترا و هري به خودش اومد.
اونم يهو زد زبر خنده و بلند گفت
" ادوارد شانس بياري دستم بهت نرسه "
هري كه از خنده دلشو گرفته بود پخش زمين شده بود .
" مطمءنم رابرت"
اون بين خندهاش گفت و بعدخيس اب شد .
با عصبانيت از زير اب اومد بالا و ديد كه همه دارن ميخندن.
با يه عصبانيت فيك گفت
" كار كي بود ؟! نگين همه دخترا رو ميبوسم كاريم ندارم كه دوس پسر دارن يانه"
خنده ها شديد تر شد و يكي از بين جمعيت داد زد
" خب پس ما هيچ كدومم نميگيم "
" پس كه اينطور "
تو اب شنا كردو سراغ مدي دوس دختر استين رفت و بهش فهموند كه ميخاد شوخي كنه و مدي هم بهش فهموند كه فهميده و بعد مدي رو بغل كرد" يا ميگين يا مدي رو مي بوسم "
يهو استين داد زد
" نبوس دوس دخترمو . لوسي ارين سارا لوريتا با هلن انداختنت "هري نيشخند زد و پيروزمندانه به طرف لبه استخر رفت . و با شيطنت داد زد
" انگار قراره امشبشيش نفر بي خواب بشن و پنجتاشون تموم هفته رو توتخت بمونن"دخترا جيغ زدن و فرار كردن و هري دنبالشون كرد .
يكي يكي دخترا رو گرفت و بازوشونو گاز گرفت
" اينم نشون مستر استايلز جرءت داره كسي دست بزنه بهشون "ايندفع شيطنت لوك اود مردو رفت سراغ دخترا اون هلن و لوسي و سارا رو بغل كرد و داد زد
" من جرات كردم حالا چي"
" مثكه تنت ميخاره . يه حركت يكني ميكشمت"
هري با خنده گفت
" ميبينيم"
لوك به روبين و رومن اشاره داد كه هريو بگيرن و لوك شروع كرد به بوسيدن دخترا اول هلن بعد سارا و در اخر لوسي"
هري داد ميزد
" نه دخترامو نبوس"
واقعا صحنه خنده دار و دوستداشتنيي بود . زندگي خيلي شيرين بود. مگه نه؟
.........
دلتون خوش نكنين همه اينا تلافي ميشه تا بدبختشون نكنم كه نميشينم. راي و كامنت فراموش نشه
YOU ARE READING
Death wish
Fanfiction- ميشه دستاتو بگيرم خيلي سرده -باشه داداش كوچولو ----------------- اي كاش هنوز تموم مشكلمون بي خونه بودن تو سرماي زمستون بود نه غرق شدن تو فساد ، نه رقابت سر عشق. منو ببخش شايد اين اخرين جرعه ي اين زندگيم باشه .