یه پیرمرد دیوونه!و وارثی که به تازگی مرده..
حالا میمونه یه بچه خردسال به اسم زین..
یعنی اون میخواد وارث بشه؟!
این واسه ی استیون خنده داره!
الان بهترین فرصت بود که استیون، گرک رو میفرستاد دیوونه خونه و کل اموال رو با یه سند جعلی بالا میکشید..
اون به عنوان یه دوست صمیمی وارث خوبی بود!
استیون بعد از گرک کفالت زین رو بر عهده گرفت و بزرگش کرد..
پدربزرگم منو از وقتی میخواستم وارد مدرسه بشم به صورت عمد توی کلاس تو قرار داد..
کاری کرد من اونقدر بهت نزدیک بشم تا بتونم تو رو توی روز موعود بکشونم سمت طلسم
اما من موفق نشدم اینطور که باید نظرتو جلب کنم
ما نیاز داشتیم به کسی که بتونه قلبتو تسخیر کنه..
استیون فکر انتقامِ امیل رو توی سر زین انداخت
اون گفت مرگ پدربزرگ و مادرش همش تقصیر پدر توئه..
اون بوده که باعث و بانی نابود شدن آیندت شده
زین از طرف استیون ماموریت پیدا کرد تا اول تو رو عاشق خودش کنه، توی روز موعود تو رو اینجا بکشونه و با دستای خودش بکشتت..
زین 5 سال منتظر چنین روزی بود..
اما 4 سال پیش استیون به دست دوستش مارتین هانتر به قتل رسید..
آریانا که هنوز شعله ی انتقام توی وجودش شعله ور بود با مارتین ارتباط برقرار کرد
اون از عمد با مارتین بود و با وسوسه های که میکرد مارتین رو مجاب به قتل استیون کرد
آریانا میخواست از شر اون پیر مرد خلاص بشه تا بتونه انتقام تنها کسی که عاشقش بود رو بگیره!.
واسه ی همین نقشه قتل عالی و بدون نقصی کشید..
استیون توی اخرین لحظات مرگش وقتی داشته توی دست های مارتین کشته میشده کلمه ی طلسم رو به زبون میاره..
مارتین ادم باهوشیه!
پس راحت میتونسته بفهمه کاسه ای زیر نیم کاسه است!
اون تموم اتاق استیون رو زیر و رو میکنه تا بتونه نشونه ای از یه طلسم پیدا کنه..
و با کمال تعجب اتاقی کوچیکی که شکل یه در مخفی بود رو توی بالای راه پله ها میبینه!
اون جا پر از عکسهای توئه که به در و دیوار چسبیده شدن و پر از علامت ضربدرن
اون اتاق قبلا مال گرک بوده..
با جستجو های فراوون کتابی رو میبینه..
همون کتابی که همه چیز درمورد طلسم توش بوده
"چارم"charm کتاب مسحور شده!
مارتین از اینطور چیزا سر در نمیاورده!
واسه ی همین کتاب رو باز میکنه و روی اون رو بلند بلند و بدون هیچ قاعده و قانونی میخونه..
اون محو خواندن کتاب بوده
تا اینکه..
تا اینکه کلمه ای رو جابه جا ادا میکنه
مارتین متوجه این اشتباهش نمیشه و جمله رو ادامه میده.. سرش گیج میره،حالش بد میشه ولی متوجه نمیشه که چی کار کرده..
