chapter 10

3.9K 333 32
                                    

سلام دوستای خوبی که فن فیکو دنبال میکنین !
خب از اونجایی که من کلی بفکرتون هستم عکسای واقعی هتل beverly wilshire رو براتون میذارم ^.^ (کلی گشتم که این هتل رو پیدا کنم)
خب الان اصلا نفهمیدین چی گفتم پس صبر کنین! باید چپتر رو بخونین>_<
(تصوراتتون از داستان برام مهمه)

^ (کلی گشتم که این هتل رو پیدا کنم)خب الان اصلا نفهمیدین چی گفتم پس صبر کنین! باید چپتر رو بخونین>_<(تصوراتتون از داستان برام مهمه)

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

******************************

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

******************************

زین:
بچه ها خداحافظى كردن و رفتن

تنها شده بودم
به گوشيم نگاه كردم

ليام زنگ نزده بود !

گوشى گذاشتم روى ميز و خواستم برم چراغا رو خاموش كنم كه برم خونه

كه يه دفعه گوشيم زنگ خورد
ليام بود !

گوشى برداشتم و جواب دادم

-سلام لى كجايى؟ ميدونى چقدر ...هيچى ...خوبى؟
-اره عزيزم تو خوبى؟
-اره ... اره خوبم ...ليام امروز ....دلم تنگ شد برات ...
-زين قبل از اينكه حرفى بزنم قول بده به چيزى كه ميگم گوش بدى
-منو با اين حرفت ميترسونى !

You And I ◦ZIAM◦completedDonde viven las historias. Descúbrelo ahora