S1 • part3

2.4K 489 30
                                    

نزدیک غروب خورشید بود و خورشید با نزدیک شدنش به زمین از شرم سرخ و سرخ تر میشد..محوطه روبه روی قصر که گاری های آذوغه ایستاده بودن به اندازه کافی برای رسیدن خبرها به گوش همه شلوغ بود


فلور دست تهیونگ رو گرفت و جلو کشید


+زود باش جیمین باید بهش نشون بدی


جیمین نگاهی به شلوغی اطرافش انداخت و تهیونگ کنجکاو فلور رو نگاه کرد و پرسید


+چی میخوا نچونم بده؟


فلور رو سرش دست کشید و با لبخند گفت+ چیزی که واقعا هست


تهیونگ که چیزی نفهمیده بود نگاه کنجکاوش رو به جیمین که دودل و نگران بود دوخت


جیمین درمونده فلورو نگاه کرد


+نمیتونم فلور تو این موقعیت..اگه ..اگه بازم اون اتفاق بیافته چی؟ نمیخوام ببینم داره ازم میترسه!


فلور لبخند ارامش بخشی زد و نگاهی به اطراف انداخت


+جیمین یا امروز یا هیچ وقت..من پیششم اون اتفاق نمیافته بهتره همین الان بفهمه و باهاش کنار بیاد.. کیتو داره نگاهت میکنه نمیخوای خودتو بهش نشون بدی؟


جیمین به قصر نگاه کرد سایه ای رو میتونست پشت پنجره اتاقش ببینه..به تهیونگ نگاه کردو گفت+ خواهش میکنم ازم نترس


چشم هاش رو بست و خیلی راحت تغییر کرد جوری که انگار تمام عمرش براش تمرین کرده..سرش رو تکون داد و بالا اورد و نگاه نگرانش رو به تهیونگ داد..تهیونگ با چشم های گرد شده به گرگ بزرگ رو به روش که برای دیدن چشم هاش باید سرش رو کاملا بالا میگرفت نگاه کرد و از ترس دست فلور رو محکم گرفته بود


+چی..چیمین؟


جیمین جلو رفت تهیونگ عقب و به فلور چسبید و لباسش رو به چنگ گرفت..جیمین اون نگاه ترسیده رو نادیده گرفت و جلوتر رفت..تهیونگ چشم هاش رو بست و سرش رو چرخوند سمت دیگه و با فریاد ترسیده ای گفت


+نیا جلو..چیم تو؟ چیمین تو جارفت؟


فلور رو پاش نشست..رو سر تهیونگ دست کشید و آروم گفت+اون اینجاس تهیونگ این گرگ جیمینه ازش نترس اون اسیبی بهت نمیزنه..نگاهش کن..جیمینه..مگه بهت نگفته بودم جیمین یه گرگینس هان؟


فقط تهیونگ نبود که ترسیده بود..همه از گرگ جوونی که دیده بودن ترسی عجیب به دلشون افتاده بود..شاید از چشم گرگینه ها چنین گرگ بزرگی دور از انتظار نبود اما شکوه ذاتی ای تو کالبد این گرگ پیچیده بود که نمیتونست برق چشم هاشون رو پنهان کنه


تهیونگ اروم چشم هاش رو باز کرد و با تامل سرش رو سمت گرگ چرخوند


+برو پیشش تهیونگ نزدیکش شو..مطمعنا از ناز کردنش خوشت میاد

HOLY and UNHOLYWhere stories live. Discover now