بعد در زدن وقتی دید هیچ صدایی نمیاد وکلیدی داخل قفل نمی چرخه دستگیره در رو چرخوند و با دیدن باز شدنش سریع داخل رفت و در رو پشت سرش بست
متعجب از کلید که داخل قفل بود اخمی کرد و با چرخوندنش در رو قفل کرد
همراه با نگاه کردن به اطراف متوجه نبود جین شد و با قدم های بلند خودش رو به پرده توری که تخت رو میپوشوند رسوند و با نگرانی کنارش زد
نفسش رو با دیدن خواب آسوده ی تهیونگ بیرون فرستاد و سمت صندلی جین رفت
+منو بگو به کی سپردمش
روی تخت خم شد و یکی از دست هاش رو بهش ستون و دیگری رو به تکون دادن پادشاه که بالشتی رو بغل کرده بود مشغول کرد
+سرورم..پادشاه..تهیونگ..تهیونگ..بیدارشو الان که وقت..
+تو از اولم احمق بودی
با شنیدن صدای آشنایی شوکه اطراف رو نگاه کرد و با دیدن سایه ای که طرف دیگه ی تخت مشخص و بزرگ میشد شوکه راست ایستاد و قدمی عقب رفت نگاهی به حرکت کردن تهیونگ تو خواب انداخت و برای محافظت ازش روی تخت پرید و با یه حرکت خودش رو بهش رسوند که همزمان شد با برگشتن جسم کوتاه و آشنا
مشتی که آماده کرده بود تو هوا و نزدیک صورت خونسرد و آرومش خشک شد و چهره ی پر از خشمش کم کم باز شد و زیر لب با ناباوری اسمش رو صدا زد
+شوگا؟!
نیشخندی زد و نگاهش رو به مشتش دوخت
+هنوز یه احمقی..مشت؟
سرش رو پایین برد و جونگ کوک نگاهش رو دنبال کرد و به خنجری رسید که تازه تیزیش رو روی شکمش حس می کرد
+قبل اینکه انگشتات خم بشن شکمت پاره اس بچه
مشتش رو پایین آورد و متعجب نگاهش کرد و آروم پرسید
+تو اینجا چیکار میکنی؟..میدونی اگر تو قصر پیدات کنن چه بلایی سرت میاد؟
نیشخند زد و خنجر رو داخل قلافش که به کمرش بود گذاشت
+بهتره نگران اون الف باشی
جونگ کوک چشم هاش گرد شد قدمی عقب رفت و کلافه و عصبی از اتفاقات پشت سرهمی که می افتاد با صدای خفه ای فریاد زد
+اینجا چخبره؟..این از حال پادشاه و اون از غیب شدن جین و حالا تو؟؟..تو چرا نرفتی؟من توان پنهان کردن تو رو ندارم
با حرف آخرش شوگا آروم خندید و به قصد بیش از حد شونه هاش رو لرزوند
جونگ کوک دندون هاش رو بهم فشرد و شوگا با قدم های یکی یکی تخت رو دور زد
+نیازی نیست خودت رو نگران کنی..خاطرخواه تو یا پادشاهت نیستم که موندم
بالای سر تهیونگ ایستاد و به صورت آسوده و موهایی که تارهای سفیدی بینشون مشخص بود خیره شد
YOU ARE READING
HOLY and UNHOLY
Fanfiction>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh