─حتما قبل از شروع این متن رو مطالعه کنید.
─اول از همه، امیدوارم به توضیحات بخش دیسکریپشن دقّت کرده باشید؛ همونطور که مطلع شدید این فیک امپرگه؛ حالا امپرگ یعنی چی؟! Mpreg مخفف کلمه ی Male Pregnancy به معنای بارداری مردانه. توضیح و تاکید من برای اون دست افرادیه که تا به حال با همچین ژانری روبرو نبودن و امکان داره پسند نکنن.
─این یه داستان کاملاً تخلیه، یعنی علاوه بر این که اسم هایی که تو طول داستان برده شده، فقط در حد اسمه و هیچ ربطی به آیدول ها و زندگی واقعیشون نداره. حتی خصوصیات ظاهری و باطنی و خیلی از چیز ها هم دقیقاً مطابق با کسایی که شما میشناسید نیست.
─شما تو طول این داستان با موجودات کاملاً تخیلی ای آشنا میشید که بولد ترین شون "گسل ها" هستن. اگر نیاز میدونید قبل از شروع کمی اطلاعات راجع بهشون داشته باشید، پاورقیِ قسمت 20 رو چک کنید.
─موضوع بعدی این که ژانرهای داستان شامل انگست، بی دی اس ام و خشن هست. من نمیخوام فلسفه BDSM رو اینجا باز کنم، ولی اگه دنبال یه عاشقانه ی سافت و رومانتیک هستید و یه داستان بی استرس و شاد میخواید این بوک مناسبتون نیست. و اگر مشکلی با صحنه های سکس متعدد و خشن، تجاوز یا خشونت دارید یا سنتون واقعا کمه، خودتون حد و حدود رو رعایت کنید!
─درآخر این که، من نمیخوام بگم یه شاهکار خلق کردم ولی بعضی جاها دیدم که دقیقا صحنه های همین فیک رو بدون هیچ تغییری وارد داستان کردین! من با کپی شدن یکی- دوتا صحنه از داستانم هیچ مشکلی ندارم؛ ولی خیلی بهتره اگه خودتون داستان خودتونو بنویسید و اگه نیاز به کمک دارید تو دایرکت بهم پیام بدین.
در کل امیدوارم به هشدار ها و توضیحاتم توجه نشون داده باشید. با آرزوی اوقات خوش برای تک تکتون
YOU ARE READING
༺𝑫𝑬𝑴𝑶𝑵༻
Fanfiction─بکهیون فقط ۱۷ سالش بود که بهزور پدر و مادرش مجبور به ازدواج با یه مرد شد. اون مرد، پارک چانیول! انسان؟ یا شیطان؟ اون معشوقِ شیطانه↭ ༆𝓝𝓪𝓶𝓮: DEMON ༆𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: امپرگ، تخیلی، اسمات، ترسناک، ارباببردهای، انگست، خشن ༆𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: چانبک، کایهون ༆...