نام:بنگ چان
سن:۱۹
دانشگاه درس میخونه،ولی یکی از دوستای جیمینه که توی گارد امنیتی جونگکوک هم هست و از بوگوم متنفره.پارک جه بوم
سن:۲۸
برادر بوگوم که از بوگوم و کاراش حالش به هم میخوره و دوست سوکجینه.چانیول و یونگی کلی ازش ممنونن و خیلی تو دل یونمین و چانبک جا داره.رییس بیمارستان هانگ نام جو.کیم مینگی
سن:۲۱
پسرعموی تهیونگ.درحد مرگ از بوگوم متنفره.دوست یونگی و جیمین و جنی.با نامجون رابطهی نزدیکی ندارن ولی باهم کنار میان.سونوگراف.امبر لیو
سن:۲۳
دوست صمیمی یونگی.مثه یونگی خیلی سوعگه.دوسته بوگومه.دکتر زنان و زایمان.جون ته ایل
سن:۲
باقالیه خودمه•-•پارک سونهه
سن:۲۱
خاهر بوگوم و جه بوم.خب،عاشق جونگکوکه و از تهیونگ متنفره.کار خاصی جز گوه خوردن بلد نیست ولی خوشگله.پارک سئوجون.
سن:۲۳
دوست دبیرستان تهیونگ که خیلی باهم صمیمین و مثله برادر میمونن باهم.از بوگوم متنفره.با جیمین و جنی هم خیلی دوسته چون تو دانشگاه هم رشته بودن.مدل کمپانیKQ.
YOU ARE READING
ßęçãûšê ï łōvé ÿòú
Fanfiction+احساس میکنم بدنم برای دوس داشتنت کافی نیست!...عشق تو فراتر از بدن من و همهی این دنیاس. . . . =احمق!چرا بخشیدیش؟اون بهت خیانت کرد! -چون دوسش دارم! . . . ٪اههه،چرا هیچ چیز بی نقص نیست؟ برگشتم و به تهیونگ نگاه کردم. +مگه کوری؟ . . . نام:چون دوست دارم...