ایندفه شخصیت های جدید نیستن.فقط میخام تغییرشون در بازهی زمانی مشخص رو نشون بدم.
جون ته ایل
سن:۶
ایشون همون ته ایل قبلی هستن،فقط یکم بزرگتر شده.
جون ته ایل.
سن:۱۸
ته ایل بزرگتر شده و دانشگاه میره.چوی سوبین
دوس پسر جون ته ایل
سن:۱۸جون سارانگ
سن:۲۲
خاهر جون ته ایل
اونم دانشگاه میره.
جون جونگیون
برادر کوک
سن:۳۲
.
.
.
.
.
.
همین.
ته ایل عشق خودمههههه.جونگیون هم هیچ حسی بهش ندارم.ولی سارانگ خیلی خوبههههههه.
خب دیگه.باهاشون اشنا بشین که قراره بخش بزرگی از داستان باشن.😜(چرا من انقد اسپویل میکنم؟)
ووت و کامنت؟
بوص بای.
BẠN ĐANG ĐỌC
ßęçãûšê ï łōvé ÿòú
Fanfiction+احساس میکنم بدنم برای دوس داشتنت کافی نیست!...عشق تو فراتر از بدن من و همهی این دنیاس. . . . =احمق!چرا بخشیدیش؟اون بهت خیانت کرد! -چون دوسش دارم! . . . ٪اههه،چرا هیچ چیز بی نقص نیست؟ برگشتم و به تهیونگ نگاه کردم. +مگه کوری؟ . . . نام:چون دوست دارم...