ووت و کامنت یادتون نرهد.ا.د.هری
-امشب اینجا میمونه و به یک همراه نیاز داره
+مشکلی نیست خودم میمونم-و اینکه پانسمان سرشو و باز کردم و دیگه نیازی به پانسمان نداره چند تا قرص برای سردردش نوشتم که هرچه زودتر تهیه کنی بهتره
+حتما الان میرم و میگیرم-و درضمن
+مشکل چیه؟
-تو نیاز به معاینه داری هرچی زودتر
+آم من؟ چطور؟
-سرفه هاتو میگم+نه نه من واقعا خوبم فقط یکم ریه هام حساسه از بچگی اینطوری بودم
-این حساسیت بیش از حده، اصلا خوب نیس جدی میگم باید معاینه شی
+خیلی ممنون ولی واقعا الان وقتش نیست-این کارت منه خیلی زود بیا پیشم
+حتما
توی سالن بیمارستان با دکترِ لویی هم صحبت شدم و بعد به سمت داروخونه ای که نزدیک بیمارستان بود رفتم تا داروهای لویی رو بگیرمتمام مدتی که منتظر روی صندلی نشسته بودم تا نوبتم بشه،به کارتی که دکتر لو بهم داده بود زول زدم و به حرفاش فکر میکردم دکتر پاتریک ویلسون
+نه بابا اونقدرا هم نباید اوضاعم خراب باشه
نفس عمیقی تو هوای ازاد کشیدم و کم کم دیگه خبری از اون سرفه ها نبودوارد اتاق لویی شدم که گوشیم زنگ خورد
-کجایین؟ مهمون دعوت میکنین درو باز نمیکنین؟
+آخ شرمنده نایل اصلا یادم نبود
-چیزی شده؟
+آم نگران نشی ها ما بیمارستانیممیدونم توی خبر دادن به کسی افتضاحم
-لویی حالش خوبه؟؟؟
+آره آره خوبه فقط برای احتیاط امشب بیمارستان میمونیم
-مطمین باشم؟! اخه هرچی باهاش تماس میگیرم جواب نمیداد+نایل اروم باش لو خوبه ،فکر میکنم گوشیش خونه جامونده باشه
صدای نفس عمیق نایل از پشت تلفن گوشم رو پر کرد
-خیله خب ولی یه سر میام بیمارستان+باشه فقط قبلش به لی خبر بده بره پیش تد و تنهاش نذاره
گوشیو قطع کردم و ازین که کلا نایل رو فراموش کرده بودم خندم گرفتکنار تخت لویی نشستم و بهم لبخند زد
چی میشد اگه همین الان بهش میگفتم که چقدر براش میمیرم،وقتی تو این حال میبینمش-نایل میاد؟
+آ..آره کاملا ازش یادم رفته بود
-تقصیر من شد
+نه تقصیر تو نیس کمتر چرت بگو تاملینسون
خندید و روشو ازم گرفتتا وقتی نایل با لیام اومدن صحبت خاصی بینمون نشد مثل همیشه نایل گشنش بود و تا یک
ساعتی که اینجا بود غر میزد،هرچند که دیگه برای همه این رفتارای نایل عادی شده بودلی:امشب میمونین؟
همونطور که کنار تخت لو دست به سینه به دیوار تکیه داده بودم با حرکت سرم حرفشو تایید کردم
ن:شامم میدن؟
ل:پیتزا نمیدن از شانس بدت
YOU ARE READING
looking for love[L.S]Completed
Fanfiction-تو میری و من چشم به راه تو میمانم فکر نکن رهایت کردم من روانه به دنبال تو شب ها هم در خواب هم راه میروم -کاپل:لری(لویی تاپ) اندکی زیام(لیام تاپ) -اسمات داره🔞 -ژانر:عاشقانه -وضعیت:تموم شده -هپی اند 🥇1#larrystylinson :)