looking for love[L.S]Completed

39)Blue💙

های اگر پارتای قبل و ووت ندادین برین بدین موچکر
لاوتون دارم مراقب خودتون باشین

کامنت بدین عشق بورزین

*ادیت نشده به بزرگیتون ببخشین

؛

موهای تیکه شده و ابریشمیش رو که کمی فر و حالت دار مونده بود رو زیر کلاه بینیش قایم کرد و شال گردن شیری رنگشو دور گردنش پیچید

سوار ماشینش شد و منتظر اش نشست هوا ابری بود و حدس میزد یکم دیگه بارون بیاد چشماشو از اسمون گرفتو به دختر مو طلایی که از استارباکس به سمت ماشین میدویید داد

اش سوار ماشین شد و قهوه ی هری رو که ازش خواسته بود با شکر باشه رو دستش داد
درسته قهوه با شکر...این چیزی بود که لویی هر اول هفته برای هری میگرفت خب الان اول هفته نیست ولی چه اشکال داره که هری فقط به یاد لو اینکارو بکنه؟

کمی از قهوه شون رو نوشیدن و بعد هری راه افتاد تا به سمت مطب پاتریک برای معاینه شدن برن
هری خوشحال بود چون قرار بود امروز از شر این سیم و لوله ها و همینطور اون کپسول سنگین و لعنتیه لجباز راحت بشه

کل راه رو اهنگ گوش میدادن و بعضی از قسمت هایی از اهنگ bruno mars-grenade رو باهم همخونی میکردن هری خیلی خوب یادشه که این اهنگ رو چندباری با لویی گوش داده ولی تابحال باهاش همخونی نکرده چون اون تماما غرق گوش دادن به صدای لویی بود که لیریکشو میخوند

از ماشین پیاده شدن وقتی هری اونو توی پارکینگ پارکش کرد و هردو سمت اتاق پاتریک حرکت کردن
بعد از این که هری کلاهشو دراورد نفس پاتریک برید و سعی در پنهون کردن چهره ی متعجبش شد ولی این از چشم اش دور نموند که باعث شد چشماشو بچرخونه هری کتش رو دراورد و روی تخت معاینه نشست پاتریک طرفش رفت و اول معاینه های همیشگیش رو انجام داد و دید که عفونت های هری بهتر شدن و ریه هاش سالم تر بنظر میرسیدن

×پرستار خوبی داشتی هری

اش تک خنده ای از دهنش بیرون پرید و با مشت به بازوی پاتریک کوبید
-دختر عموت رو دست کم نگیر
+باید از اش ممنون باشم
لبخند چال نمایی به دختر شنگول مو طلایی زد

-هردومون خوب میدونیم منبع اصلیه این اشتیاق برای خوب شدنت چیه هرولد

×منم که این وسط نقش هویج داشتم
پاتریک گفت و دست به سینه به اون دوتا چشم دوخت که به حرفش میخندیدن
-یکم برای هویج بودن بزرگی
اش گفت و بیشتر خندید که باعث شد پاتریک هم کمی از خشک بودن دست برداره و لبخندی بزنه

×خیله خب همه چیز توی معاینه خوب بنظر میومد فقط میمونه...
و با دستش به اون لوله ها اشاره کرد که هری با چشمای برق افتادش تایید کرد
×فقط یکم سوزش رو باید تحمل کنی هری...شرمنده
+هیچ مشکلی نیست فقط منو از شرشون خلاص کن