پارت قبل ووتا کم بود:(
ولی بازم آپ کردم
اگه پارت قبل و ووت ندادین برین بدین
خوشحالم کنین:»
راستی
هر قسمتی و که میخونین و توی مغزتون
چیزی میاد برام کامنت کنینش
حتی مزخرف ترینشوخوشم میاد میخونمشون
؛
د.ا.د.لیام
از روی بام،شهر خیلی کوچیک دیده میشد باد خنکی صورت داغ و خستمو نوازش میکرد حرکت الکل توی خون و رگام رو حس میکردم بهم فاز خوبی میداد چشمام بسته بود و از شدت لذت نوازش های گرم و ملایم دستای ظریف و بی نقص زین،به خواب میرفتم
چشمامو از شدت لرزش زیر سرم باز کردم از پایین به چشمای پر زرق و برق زین که روی من قفل شده بود،نگاه کردم
وقتی دیدم با لبخند عمیقی بهم خیره شده توی دلم وجود پروانه هایی رو حس کردم بی هوا لبخندی روی صورتم نشستلرزش پاهاش که زیر سرم بود،بیشتر میشد بی میل سرمو از روی پاهاش،که به جرئت میتونم بگم بهترین لوکیشن جهان بود،لند کردم
+تو سردته؟
زین که کاملا مست بود و چشماش خمار بود بی توجه به سوالم بهم خیره نگاه میکرد و حرفی نمیزد انگار که صدام رو نمیشنیدبه سختی بدنمو از زمین جدا کردم با چند بار تلو تلو خوردن تعادلمو بالاخره بدست اوردم،زین رو به کمک یکی از دستام بلند کردم و سنگینی بدنش رو روی خودم انداختم انگار که کل بدنش بی حس بود و نمیتونست درست روی پاهاش وایسته
به طرف ماشین حرکت کردیم،زین رو از روی شونم به بدنه ماشین تکیه دادم و با بدنم نگهش داشتم،درگیر پیدا کردن کلیدای ماشین توی جیبم بودم و میتونستم حس کنم که کل نگاهای آتیشیه زین روی صورتم قفل شده
کف دستاش که یخ شده بود رو روی پوست لخت گردنم چسبوند که خیلی واضح میتونستم صدای "جز"ی رو بشنوم،منو به خودش نزدیک تر کرد
جوری که فاصله ای بینمون نبود،بدنم کامل هیکل ظریف زین رو پوشونده بود و به ماشین چسبونده بود و دست چپم روی پهلو لخت زین قرار گرفتتوی چشماش عمیقا نگاه کردم نفس هاش که برخلاف کل بدن یخش داغ بودن و عطر تلخ الکل رو با خودشون جابه جا میکرد،توی صورتم پس داد
لبای قرمزشو زیر گوشم کشید و اروم زمزمه کرد-ددی من سردمه
صدای گرفتش باعث میشد کل بدنم واکنش نشون بدن
-بدنت خیلی داغه،منم مثل خودتت گرم کن
جملشو با آهی تموم کرد صورتش که عرقی سردی
روش نشسته بود رو به طرف راست صورتم تکیه داد+زی خیلی مستی
خنده ریزی ازش سر زد
-اوووم خب توهم مستیکل بدنم با خیس شدن ناحیه حساس گردنم،لرزید و پاهام شل شد ناخوداگاه پهلوی زین رو چنگ زدم و ناله ای از زین سر زد که کل فضای مغزم رو پر کرد
میتونستم خیلی راحت حدس بزنم جای اون بوسه
که حالا به گازهای ریز تبدیل شده بود،کبودی ای ایجاد شده
YOU ARE READING
looking for love[L.S]Completed
Fanfiction-تو میری و من چشم به راه تو میمانم فکر نکن رهایت کردم من روانه به دنبال تو شب ها هم در خواب هم راه میروم -کاپل:لری(لویی تاپ) اندکی زیام(لیام تاپ) -اسمات داره🔞 -ژانر:عاشقانه -وضعیت:تموم شده -هپی اند 🥇1#larrystylinson :)