#13

716 157 70
                                    


_  من هیچ جایی که اون احمق عوضی باشه نمیام الی...

نوشت و تلفنش رو کناری انداخت ‌.‌از وقتی به خونه ادوارد و آنا برگشته بود از اتاق بیرون نرفته بود ‌.‌ چطور میتونست تو روشون نگاه کنه .

اه کلافه ای کشید و صدای مسیج گوشیش دوباره بلند شد : تو به خاطر من بیا. کاری میکنم اصلا متوجه نشی اونم هست .

_ متاسفم الی‌‌...

الیزابت تلفنش رو سمت لیام چرخوند ‌: چیکارش کردی حتی حاضر نیست حضورتو تحمل کنه.

_ وحشتناک ترین کار ممکن.

لیام گفت و سرش رو پایین انداخت.  تو یه کافه نشسته بودن و الیزابت تلاش میکرد زین رو از لونه اش بیرون بکشه. اما لیام بادیگارد الیزابت بود و این یعنی هر جا که اون باشه لیام هم هست.

الیزابت تلفن رو دست لیام داد : از طرف خودت باهاش صحبت کن و بذار بهت یه فرصت بده .

لیام با تردید گوشی رو از الیزابت گرفت . دستهاش روی کیبورد گوشی لغزید: من فقط میخوام جبران کنم. میدونم جبران کردنش سخته، نه‌‌‌... شاید هیچ وقت جبران نشه ، ولی میخوام همه تلاشم رو بکنم تا از این به بعد تمام زندگیتو شاد زندگی کنی ‌و مشکلی نداشته باشی.

زین به پیام خیره شد. چی ؟ می‌خواست جبران کنه ؟ دقیقا چی رو می‌خواست جبران کنه؟ اون تعرض وحشتناک که تا چندین ماه با روح و روانش بازی کرد و هنوز کابوسشو میبینه و بلک تایگر حتی حرکتی برای نجاتش نکرد رو ؟
تبدیل شدنش به‌ عروسک مخصوص اریک فقط برای اینکه تو کلاب فلیپ به عنوان هرزه نشناسنش رو ؟‌

آینده تباه و نقطه صفری که الان توش قرار داشت رو؟

یا عشقی که که سوخت و شعله هاش وجودش رو خاکستر کرد؟

_ حالت خوبه؟

زین سر بلند کرد و ادوارد رو دید.

_دیشب نیومدی خونه ، شب قبلش هم که هر ۱ ساعت یه بار داشتی بالا می‌آوردی.

زین سر چرخوند و به سمت چپ نگاه کرد : اوهوم... خوبم...

سرش رو تو گوشیش کرد و تایپ کرد : از زندگیم‌گمشو بیرون من بدون تو خوشحالم...

اما پیام رو نفرستاد.

ادوارد که به چهارچوب در تکیه داد بود ، تکیه اش رو گرفت و به سمت پسر رفت : دیشب پیش اون بودی ؟

زین کلافه متنی که تایپ کرده بود رو پاک کرد . به ادوارد نگاه نکرد.
عجیب دلش می‌خواست لیام به التماس کردن بهش ادامه بده و می‌ترسید چیزی بگه که اون نا امید شه و بره.
توی دلش خندید ‌. چقدر رقت انگیز شده بود.

بعد از مکثی‌نه چندان طولانی جواب ادوارد رو داد: اره . نگران نباش چند وقت دیگه از اینجا میرم.

eternal war   جنگ ابدی Where stories live. Discover now