ادوارد دستش رو جلوی بینیش تکون داد تا گرد و خاکی رو که به بینیش هجوم میبرد دور کنه .
فکراینکه اینجا ، توی این خرابه چه بلایی سر زین آورده بودن عصبیش میکرد .
_ اینجا چند تا ساختمونه. باید همه رو بگردیم.
مکس گفت و به جلو رفتن توی تاریکی و بین خرابه ها ادامه داد .
مگنس تکه چوبی که جلوش بود رو به سمتی پرتاب کرد : سه ساعته داریم میگردیم . تقریبا صبح شده.
مکس نور چراغش رو به اطراف چرخوند: اگه خسته ای برو. خودم اینجا رو میگردم .
مگنسعصبی غرید : تو حتی نمیدونی باید دنبال چی بگردی . فک کردی اونا اینجا از خودشون ردی باقی میذارن؟ راجب خودت چی فکر کردی ؟ کارآگاهی؟ یا پلیسی مثلا ؟
مکس فریاد زد : میگی چیکار کنم ؟ وایسم و بشنوم که فلیپ و کشتن و زین ناپدید شده ؟
_تمومش کنید .
ادوارد زمزمه وار گفت و صداش توی دالان تنگ و نم دار انبار خرابه ، منعکس شد .
_ هممون خسته ایم و نا امید... اینکارا کمکی نمیکنه .
مگنس موهاش رو چنگ زد و چرخید .عصبی و نگران بود .
با فکری که به ذهنش رسید با عجله چرخید : مکس ...
مکس سر بلند کرد. با دیدن چشمهای پر هیجان مگنس امیدوار شد : بله ؟
_ ما... من و تو شنیدیم که فلیپ با کسی صبحت میکرد ...اگه اونو پیدا کنیم چی ؟
مکس کمی فکر کرد : چطوری... اصلا از کجا معلوم اون بدونه زین کجاست ...
_ بهتر از گشتن اینجا نیست ؟ فلیپ مرده ... فقط باید به تلفنش دسترسی پیدا کنیم .
مکس و ادوارد به هم نگاه کردن . مکس اخم کرد : هر کاری بهتر از یه جا وایسادنه.
و بعد به سمت بیرون از اون خرابه پا تند کرد.
مگنس و ادوارد هم پشت سرش راه افتادن.
حالا امید ، هرچند ضعیف ، به قلبهاشون چنگ زده بود و باعث میشد بخوان هر چه سریعتر ، به بار فلیپ برسن.
مگنس پیاده شد و بلافاصله جرالد و رافائل رو جلوی در دید : هی برو بچ...
رافائل و جرالد به مگنس و مکس که بهشون نزدیک میشدن نگاه کردن: کجا بودی پسر ... کِی من بهت زنگ زدم گفتم جسد فلیپ پیدا شده؟
مگنس با عجله پرسید : جسدش کجاست ؟
جرالد اخم کرد : میخوای برا چی ؟
مکس جلو پرید: وسایلش... وسایلش کجان ؟
رافائل لحن مشکوکی به خودش گرفت : چیشده ؟
YOU ARE READING
eternal war جنگ ابدی
Fanfiction[کامل شده] ziam 🔞 حالا اون اینجا بود ... در حالی که از دست رفتن باکرگی پسر ۱۶ ساله رو به روش رو تماشا میکرد ... بدون اینکه حرکتی کنه ... بدون اینکه نجاتش بده. **اسامی ذکر شده در داستان هیچ ارتباطی با اشخاص در دنیای واقعی ندارند و صرفا ، برای در...