#37

617 122 72
                                    

به کمک دختری ریز جثه وارد اتاق شد .

چند بار دیگه باید درد دارو هایی که وارد رگهاش میشد رو تحمل کنه؟ مگه اون مرد بهش نگفت که لیام میخواد نجاتش بده ؟ چند روز از اون روز گذشته بود ؟ 

همه اش دروغ بود؟

اونا توی اتاق آزمایش راجب مرگش حرف می‌زدن.نتیجه آزمایش ها خوب نبود. یعنی قبل از اینکه از اینجا خارج شه می‌کشتنش؟

روی تخت دراز کشید و اجازه داد روح سنگینش پلکهاش رو روی هم بندازه.




با حس نوازش موهاش چشم باز کرد . یه توهم دیگه.  لیام بالای سرش ایستاده بود.

لبخند زد : فکر کردم دیگه نمیبینمت ...

لیام لبخند نزد ‌. بغض داشت : ببخشید که دیر اومدم .

بی حال زمزمه کرد :

_ این چیزی نبود که من بهش فکر میکردم .شایدم بود...

زین به آرومی گفت و صورت شفاف لیام رو رصد کرد .

میتونست قسم بخوره که اینبار لیام واقعی تر از هر بار جلوی چشمهاش ظاهر شده . لیام  از حالت ایستاده درومد و کنار تخت روی زانو هاش خم شد.

_ دلم برات تنگ‌شده بود .

لیام به نوازش موهای زین ادامه داد : این بار خیلی واقعیه لِی... فک‌کنم دیگه هیچ وقت نخوام به واقعیت برگردم .

_ متاسفم...

زین دستش رو جلو برد و پیشونیش رو به پیشونی پسر تکه داد : منم متاسفم ... هر بار بیشتر از قبل ... من هیچ وقت نتونستم بهت بگم که چقدر عاشقتم ... نه الان ، نه اون روزی که کیفت رو زدم... نه حتی وقتی که بعد از سالها دیدمت.

نگاهش رو به لبهای لیام دوخت : و احتمالا هیچ وقت طعم واقعی لبهات رو نچشم...چون تو همیشه غیب میشی ...

جلو رفت‌ و با تردید لیام رو نگاه کرد . این لیام با مهربونی بهش لبخند نمیزد . ناراحت بود ‌ بغض داشت  و چشمهاش تر شده بود.

زین لبخند زد و لبهاش رو روی لبهای لیام گذاشت .

دیگه نمیتونست بیدار بمونه . سرش رو روی شونه لیام خیالیش گذاشت : منتظرت میمونم خب ؟ زود بیا ...
میتونست قسم بخوره که‌ شونه های لیام‌خیالیش از هق هق میلرزه .

_ من اینجام زین... همه‌چی تموم شد ...

اما زین میدونست وقتی که چشم باز کنه ‌،‌روی زمین‌سرد و سنگی‌افتاده.

****
۱۰ روز از زمانی که قرار بود زین رو عمل کنن گذشته بود و حالا لیام در کنار ویکتور ،‌به سمتی میرفت که زین اونجا بود .

اضطراب از کمرش بالا میخزید و دقیقه ها کش میومدن. حالا که همه چیز نزدیک تر بود ، از همیشه دور تر به نظر میومد .

eternal war   جنگ ابدی Where stories live. Discover now