"بوچان بگید آآآاا"
شیل چپچپ به چهرهی خندانِ سباستین نگاه میکند.
بدون رغبت کمی دهانش را باز کرده و با صدا سوپ را به داخل میکشد." آه واقعا لذتبخشه وقتی میبینم دستپختِ من رو انقدر با ولع میخورید بوچان. خصوصا صداهایی که موقع خوردن درمیارید..."
رویش را برمیگرداند و جلوی دهانش را میگیرد.
"الان داری به من میخندی؟"
نیشِ شیطان باز میشود.
" دلیلِ دیگهای هم برای خندیدن هست؟"
" تو..."
قاشق سوپ را از دستش میقاپد.
" خودم میتونم بخورم. دست راستم آسیب دیده ولی دستِ چپم که از کار واینستاده!"
" آه درست میفرمایید بوچّان. بفرمایید خودتون میل کنید."
چیزی در صدایش بود که او را اذیت میکرد. اصلا چرا آنگونه به او نگاه میکرد؟ آن لبخندِ مرموزانهاش برای چه بود؟
شیل با تردید قاشق را درون سوپ فرو میبرد و با دقت آن را تا دهانش بالا میآورد.
کمی از آن میچشد. سوپ اما رقیقتر از آن است که فکرش را میکرد. یک لحظه دستش میلرزد و باقی آن به پایین میریزد.
" آه لعنتی شلوارم..."
" شلوارتون چی بوچّان؟"
شیل نگاهی به پایین میاندازد. اثری از سوپ نبود!
" یعنی چی... همین الان ریخت..."
نگاهش به سمت لبهای شیطان کشیدهمیشود.
زبانِ شیطان دور دهانش میرقصد.
" آه اون؟ گوچیسوسامادِشیتا¹."
____
1. ごちそうさまでした: ممنون برای غذا
____دهانِ شیل از تعجب باز میماند.
" تو کِی... ببینم سوپی که ریخت رو خوردی؟؟"
سباستین با لبخند قاشق را از شیل میگیرد.
" البته که نمیتونم اجازه بدم شلوارِ اربابم کثیف بشه. هرچند غذای انسانها با مزاجم سازگار نیست ولی چیزی که از دهانِ شما ریخته بشه... نمیتونم بزارم به هدر بره!"
چهرهی شیل درهم میرود. اصلا چرا سوال کرده بود؟
"سوپِ امروز از همیشه رقیقتر شده. از قصد اینکارو کردی که خودم نتونم بخورم، نه؟"
شیطان با لبخند به او مینگرد و چیزی نمیگوید. البته که از قصد آنکار را کرده بود! آن شرایط برایش بینهایت لذتبخش بود!
او در ابتدا از شیبل عصبانی بود اما رفته رفته خشمش خوابید و جایش را به خوشنودی داد. شیل در این حالت خیلی خواستنیتر بود. اینکه تماما و برای هرکاری به او وابسته باشد... و از همه بهتر خشم و خجالتش که با رنگ عوضِ کردنِ لحظهایِ صورتش قابل تشخیص بود!

VOCÊ ESTÁ LENDO
ماجراهای من و بوچّان
Fanfic🖤فن فیکی متفاوت از انیمه خادم سیاه:)♡ 🖤رده سنی: +17 🖤ژانرها: شیاطین و شینیگامیای هات(والا که ژانره!) عاشقانه، کمدی، کمی ترسناک، فانتزی، اکشن، شوننآی، رازآلود، درام 🖤کاراکترها: تقریبا همه هستن:) حداقل لازمه دو تا فصل اولو دیده باشین. ولی هرچی ا...