پیش درآمد: رابطه انسانها و شیاطین، چرا و چگونه؟

1.6K 129 231
                                    

چرا یک شیطان باید خودش را درگیر رابطه با انسان ها کند؟ فقط هوس است یا علاقه نیز می تواند دخیل باشد؟

آیا باروری امکان پذیر است؟

آیا قوانین انسانها بر دنیای شیاطین نیز حکم گذار است؟

اینجا من لازم دونستم نکاتی رو قبل از شروع، درباره روابطی که وجود داره بگم تا اشتباه برداشت نشه پس لطفا با دقت بخونید:)

....

شیاطین معمولا به انسانها تنها به عنوان وعده غذایی نگاه میکنند و خیلی به ندرت در آنها احساس علاقه و وابستگی نسبت به گونه انسانی ایجاد میشود.

شیاطین، جذب رایحه خون انسانها می شوند که سررشته آن روح است و مزه آن براساس خصوصیات اخلاقی و وجودی هر فرد، شکل می گیرد.

شیاطین می توانند صرفا برای رفع گرسنگی یا بازی با انسانها، با هرکس که مایل باشند، در ازای روحش قرارداد ببندند و مزه روح را در اولویت قرار نمی دهند. هرچند در مقابل  روحی  که از بقیه برتری دارد، نمی توانند خوددار باشند و می خواهند هرطور شده آن را از آن خود کنند.

شیاطین می توانند به راحتی و بدون بستن قرارداد، انسانها را به قتل برسانند و روح آنها را بدزدند و بخورند اما در زندگی ابدی و کسالت بار یک شیطان، تشنگی برای تغییر و تحول همیشه موج میزند. قرارداد بستن در ازای روح، آنها را سرگرم نگه میدارد و صبر کردن برای غذا، مزه ی آن را بهتر میکند.

شیاطین معدودی با انسان های طرف قراردادشان رابطه عاطفی برقرار می کنند و گاه گاهی آنها را چیزی بیش از غذا میبینند.

این دسته از شیاطین حتی در جهنم نیز جایی ندارند و به عنوان لکه ای ننگ، به چشم می آیند چرا که دیگر شیاطین بر این اعتقادند که انسان ها فقط غذا هستند و هرگونه ارتباط دیگری با آنها، خطا و مسخره است.

شیاطین می توانند نطفه خود را در هر دو جنس نر و ماده، بارور کنند اما این عمل با انسانها، به شدت خلاف قوانینشان است.

نطفه شیطان می تواند حاصل دلبستگی خاطر زیاد یک شیطان به انسان باشد . باروری تنها با خواست شیطان صورت میگیرد و عملی ناآگاهانه و اتفاقی نیست.

عمل باروری به این صورت است که شیطان تکه ای از روح خود را از هر سوراخی در بدن انسان، می تواند تنها با دمیدن منتقل کند. آن روح راه خود را به سر انسان پیدا کرده و در مغز لانه میکند. با گذشت زمان رشد کرده و از روح و تفکرات ذهن حاملش تغذیه میکند و می تواند تمام احساساتی که حامل دارد را حس کند و حتی دنیای بیرون را ببیند و رفته رفته درک کند.

رشد کردن روح شیاطین در بدن انسان، به معنای بزرگ شدن فیزیکی آن نیست بلکه به معنای به بلوغ رسیدن روح شیطان است.

وجود روح شیطان در ذهن انسان، باعث عدم تعادل فکری و به وجود آمدن احساسات شدید و ناخواسته می شود. به همین علت عملی خطرناک است و دوره ای به شدت حساس برای حامل روح، به ارمغان می آورد که حتی می تواند به آسیب روانی و سپس مرگ منجر شود.

شیاطینی که حتی فکر بارور کردن روح خود در انسانها را داشته باشند به شدت مورد بازخواست قرار می گیرند و در مواردی کشته خواهند شد زیرا در آینده تهدیدی برای جامعه شیطانی و دنیای انسانی هستند. از آنجا که روح حاصل از این عمل نامشروع، هر دو خصوصیات انسانی و شیطانی را داراست، پس از بلوغ و خارج شدن از انسان، با وابستگی به روحی که از آن به وجود آمده و روحی که از ذهنیاتش تغذیه کرده، از هر دو فرد اطاعت خواهد کرد و هر عملی را انجام خواهد داد.

این موجود دورگه، قدرت بالقوه بیشتری از شیاطین و انسان ها دارد. پس از بلوغ کامل و درک توانایی هایش نمیتوان جلویش را گرفت.

نیمه شیطان ها پس از به دنیا آمدن، در ابتدا چون شخصیتی از خود ندارند، شکلی مادی مشابه حمل کنندگانشان بر خود می گیرند. رفته رفته میتوانند شکل ظاهری خود را تغییر دهند.

آنها مانند شیاطین کامل، الزامی ندارد برای رفع تشنگی خود، روح بخورند و می توانند از غذای انسانها نیز تغذیه کنند اما معمولا با توجه به خصلت غالب خود تغذیه میکنند. اگر بدن حامل، ذهنی قوی داشته باشد، فرزند می تواند بدون هیچ مشکلی از خوردن روح انسانها خودداری کند.

دلیل شیاطین از بارگذاری تکه ای از روحشان در انسان ها میتواند خوردن روح به بلوغ رسیده، برای قدرت بیشتر باشد که این عمل آنها را تقریبا شکست ناپذیرمی کند و برای همین عملی ممنوعه است.

اگر این رابطه بین انسانها و شیاطین صورت بگیرد، معمولا موج نامطبوعی از انرژی خارج می شود که دنیای ماورا را از این رابطه نامشروع مطلع میکند و آنها جست و جوی فرد متخلف را آغاز میکنند تا هرگونه تهدیدی را از میان بردارند.

نطفه شیاطین باید قبل از به بلوغ رسیدن نابود گردد وگرنه پس از به دنیا آمدن ، سخت میشود جلویش را گرفت. پس تمام دنیای ماورا برای به هم نخوردن تعادل طبیعت، دست در دست هم میدهند و آشوب و هرج و مرج تا قتل عضو خطاکار ادامه دارد.

-یک اشتباه، یک هوس، یک اتفاق... و تو باید تا ابد از موجودات شب فرار کنی! پس بهتر نیست که دست از پا خطا نکنی؟

-اگه خطایی نکنم که دیگه اسمش زندگی نیست! میخوام با تمام وجودم ازین زندگی لعنتی لذت ببرم... میخوام ثابت کنم که هستم

...

یه سری توضیحات کلی که لازم دونستم رو گفتم. امیدوارم از پارت پارت داستانی که ازین به بعد میزارم لذت ببرید. این اولین کار من اینجاست. ممنون میشم با نظرای گرمتون منو همراهی کنید:>

سباس چان عاشقتونه×_×

× Attention ×

کاورِ زیبای فیک هنرِ mae_galaxy چان هست💅🤰😌 حتما به کاور شاپش سر بزنید🧡

ماجراهای من و بوچّانDonde viven las historias. Descúbrelo ahora