part 6

592 135 29
                                    

روبه روی جیهوپ توپارک کوچیک نشسته بودن و بهم خیره شده
بودن
جین با گیجی نگاهش کرد
_واقعا؟
_اره احمق واقعا
جیهوپ گفت و نفسی عمیق کشید و روی چمن دراز کشید
_ببینم نکنه خر مغزتو گاز زده؟
-نمیدونم جین ولی بهش پیشنهاد دادم
_ببینم تاحالا باباشو دیدی؟
جیهوپ نگاهی به جین که کنارش دراز کشیده بود کرد
چرا باید باباشو میدید ؟ مگه میخواست خاستگاری کنه؟
_نه..چه ربطی به باباش داره؟
صدای نیشخند جین و شنید
_همون دیگه..ندیدیش که به پسرش پیشنهاد دادی اگه میدیدی تو هوایی که یونگی نفس می‌کشه نفس نمیکشیدی
جیهوپ قلتی زد و روی شکمش دراز کشید و به دستاش تکیه داد
جین با چمنای اطرافش خودشو مشغول کرد
_خب مثلا اگه بفهمه میخواد چیکارکنه؟
-خب مثلا اگه بفهمه از کون دارت میزنه
به وضوح رنگ جیهوپ پرید و سرجاش نشست ، دستاشو تو
موهاش فرو برد و چنگی زد ،تک خنده ای مسخره کرد
_نه بابا مطمئنم انقد واکنش نشون نمیده
تک خنده ای کرد و سرفه ی خشکی کرد
_اره راست میگی این برای اون غول کمه از دیک دارت میزنه
جیهوپ رنگش با گچ فرقی نداشت
-یاا..یااااا چرا داری تو دلمو خالی میکنی اصلا تو از کجا میدونی؟
جین از جاش پاشد و گرد و خاکای لباسشو با دستش تکوند
-من باید برم جی جی بعدا باهم حرف میزنیم
بی توجه به غرغرای جیهوپ سمت خروجی پارک رفت
باید زودتر برمیگشت مامانش منتظرش بود
اروم بین درختا قدم میزد که صدای ضعیف گربه ای توجهشو جلب کرد
اروم بین بوته ها رفت و سعی کرد منبع صدارو پیدا کنه اما خبری
از گربه نبود
همه جا سرک کشید خم شد و چاهار دست و پا بین بوته هارو دید
زد که با دیدن دو جفت کفش مردونه براق مشکی روبروش
متوقف شد
اروم نگاهشو بالا کشید که قیافه ی اخموی تهیونگ رو دید
سریع لبخند گنده ای زد و روی دو زانوش نشست
قطعا پوزیشن قشنگی نبود و هرکی میدید فک میکرد جین داره
برای تهیونگ بلوجاب(رابطه دهانی)میره
_چه غلطی میکنی ؟
_سلام تهیونگ شی
تهیونگ روی دوتا پاش نشست تا هم بتونه تو تاریکی صورت
پسر و ببینه
_حتما باید بکوبم تو دهنت تا یاد بگیری بگی آقای کیم؟
جین اخمی بامزه رو صورتش نشوند
از جاش بلند شد و از کنار تهیونگ گذشت
خواست بره که صدای تهیونگ اومد
-حالا چیکارمیکردی
برگشت سمتش و شونه ای بالا انداخت
_صدای گربه اومد اما هرچی گشتم پیداش نکردم اقای کیم
اقای کیم و ارومتر گفت و نگاهشو به زمین دوخت
-منظورت اون گربست؟
جین سرشو بالا اورد و به جایی که تهیونگ اشاره میکرد نگاه
کرد
بالای شاخه درخت بچه گربه ای ترسیده کز کرده بود
قلب جین فشرده شد
به سمت درخت رفت و زیرش ایستاد
برگشت سمت تهیونگ
تهیونگ نگاهشو از گربه گرفت و به جین داد
_اقای کیم
میگم..میشه..لطفا
تهیومگ قبل از کامل شدن حرفش مخالفتشو اعلام کرد
_نه
قیافه جین ناراحت شد و نالید
_چراا؟لطفااا من قدم کوتاهه دستام زور بالا رفتن نداره
_گفتم نه
_اصلا منو بزارید رو شونه هاتون هوم؟
تهیونگ سرتاپای جین و نگاه کرد
_نکنه فک کردی وزنت مثل پره ؟
البته که بود
جین زیادی سبک بود اما تهیونگ قصد نداشت کمکی بکنه
برگشت که به راهش ادامه بده که صدای نفسای تند جینو شنید
برگشت و دید که جین مثل احمقا از درخت اویزون شده و سعی
داره از درخت بالا بره
یکم مونده بود بهش برسه که با باسن رو زمین فرود اومد و باعث
نالیدن هردوشون شد
ناله جین بخاطر درد ماتحتش و ناله تهیونگ بخاطر دردسری بنام
کیم سوکجین بود
_چه غلطی میکنی؟اصال عقل تو کلت هست؟
جین ناله ی بلندی کرد و با بغض دستی به باسنش کشید
-لعنتییی باسنم و حس نمیکنمم
تهیونگ به سمتش رفت و سعی کرد پسرو بلند کنه که با جیغش
مواجه شد
- خیلهه خب دهنتو ببند اروم بغلت میکنم
بزور پسر چسبیده به زمینو بغل کرد و پاهای جین دوباره دور
کمرش حلقه شد اما خیلی زود دوباره جیغای جین محرک های عصبی تهیونگ و قلقلک دادن
-نهه اقای کیم درد میکنه باسنم لطفا اینطوری بغلم ...هق نکنیدد
تهیونگ با ناباوری به پسربچه ای که صورت گریونش روبروش
بود زل زد
جین با گریه سرشو به قفسه سینه تهیونگ چسبوند
تهیونگ حالا میخواست بدونه گربه ی اصلی این بچست که داره
گریه میکنه و خودشو به قفسه سینش میمالونه یااون گربه ای که
بالای درخت گیرکرده و باتعجب نگاشون میکنه
قطعا کیم سوکجین بود
_فک‌کردی من نوکر باباتم؟
جین با التماس نگاش کرد
_لطفا تهیونگ شی..خیلی درد میکنه
تهیونگ هوفی کشید که بازدمش تو صورت جین پخش شد
جین و با دستاش روی شونش انتقال داد خواست حرکت کنه که
بازم صدای نحس پسربچه بلند شد
_تهیونگ شیی
تهیونگ با اعصابی داغون غرید
_چیههه
-پس اون گربه چی؟نمیخواین کمکش کنید
-جین من الان به ی گربه مثل تو کمک کردم و برای هفت پشتم کافی بود
دستای جین از پشت کت تهیونگ و چنگ زد
-لطفاا
_خفه شو تا پرتت نکردم پایین
جین بیشتر کتشو چنگ زد
_اگه کمکش کنید دیگه بهتون نمیگم تهیونگ شی
_در هرصورت نمیگی چون دفعه بعد دهنت پر خون میشه
-لطفا لطفاااااا
تهیونگ میدونست این بچه تا به چیزی که میخواد نرسه خفه نمیشه
جین و پایین گذاشت که بازم اخش بلند شد
-نمیتونم باتو برم بالا درخت روی زمین اروم بشین تابیام
جین باگریه لبخندی زد و سرشو بالا پایین کرد
-چشم اقای کیم
تهیونگ کتشو دراورد و بعد از چشم غره رفتن به پسربچه ای که
رو زمین نشسته بود و با چشمای اشکیش میخندید سمت درخت
رفت
با تلاش زیاد به سمت گربه جهش برداشت و خواست دستشو دراز
کنه که دید گربه ترسید و با یک جهش بلند از روی درخت پرید
پایین
اون گربه احمق گیر نکرده بود؟
اون بچه ی عوضی بخاطر هیچی فرستاده بودش این بالا؟
نگاهی تهدیدوارانه به جین که مظلوم نشسته بود و باترس نگاهش
میکرد انداخت خواست پایین بیاد که کف کفشش سر خورد و افتاد
پایین
_تهیونگ شیییی
جین با دردی که تو باسنش داشت نمیتونست راه بره پس چهار دست و پا سمت تهیونگ رفت
تهیونگ روی زمین به حالت دراز افتاده بود
تهیونگ چشماشو با حرص بست
_تهیونگشی خوبید؟..تهیون
_دهنتو ببند
جین لب ورچید و به بلند شدن تهیونگ نگاه کرد
تهیونگ خیلی دوست داشت بیخیال جین بشه و بزاره تواین سرما
رودستاش تاخونه بره اما دوست نداشت فردا به جرم کودک ازاری
ازش شکایت بشه
کتشو چنگ زد و پوشیدش
جین و انداخت رو شونش و درد پاشو ندیده گرفت
_ببخشید تهیونگ شی
زمزمه ی جین به گوشش رسید
جوابی از تهیونگ دریافت نکرد پس جملشو تغییر داد
_ببخشید اقای کیم
بازم سکوت
کت تهیونگ و کمی کشید تا جلب توجه کنه
-اقای کیم من نمیدونستم گیر نکرده اخه ناله میکرد وم ن..اخخخ
با ضربه ای که با کف دست تهیونگ به باسنش خورد ناله کرد
تهیونگ از نرم بودن باسن جین تعجب کرد
_ببند دهنتو تا همینجا ولت نکردم
جین با لرزش صداش خودشو کمی تکون داد و اعتراض کرد
_درد دااشت
جین دوست داشت زودتر بیاد پایین چون خون کاملا تو مغزش جمع شده بود
تهیونگ بازم دلش میخواست به اون باسن دست بزنه پس بار دیگه
روی باسن جین کوبید
-اخخخ من که خفهه شدم اقای کیممم
تهیونگ لبخندی زد و نیمرخشو از جین پنهون کرد تا صورت
خندونشو نبینه
_این برای زمین خوردنم بخاطر تو بود بچه
به خونه یدجین نزدیک شدن که تهیونگ آروم جین و پایین گذاشت
_برو دنبال کارت
انگشتشو به مبنای تهدید بالا اورد
-دیگه ام دردسراتو برای من نیار
_چشم اقای‌کیممم ممنونم
جین اینو گفت و گردن تهیونگ و جلو کشید و محکم گونشو بوسید
-خدافظ تهیونگ شیی
تهیونگ انقد تو شوک بوسه بود که یادش رفت بگه(اقای کیم)
اون بچه گونشو به چه حقی بوسیده بود؟
روی گونشو لمس کرد
گرم بود
__________

اینم سومین پارت شب دوم
امیدوارم تا اینجای داستان دوسش داشته باشید😍♥️
و اینکه فیک جدید اضافه کردم دوسداشتید سر بزنید بهش💋

cometWhere stories live. Discover now