صدای ضربه هایی که به کیسه بوکسی که وسط سالن آویزون بود، میخورد، تو فضا اکو میشد و همراه با اون صدای نفس نفس زدن شخصی که مشت های پرخشم ش رو به اون کیسه میکوبید، به گوش میرسید.
در رو به آرومی باز کرد و به کایی که بی توجه به اطرافش، بی وقفه به کیسه ی روبه روش ضربه میزد، خیره شد.
نفس عمیقی کشید و بعد از بستن در، قدم های آرومش رو به سمت کای برداشت و تو دو قدمیش، رو زمین نشست.
_"آرومت میکنه؟"
بعد چند ثانیه سکوت، با صدای آرومی پرسید و باعث شد ضربه های کای به سرعت متوقف بشن...
اونقدر تو افکارش غرق شده بود که حتی حضور چان رو حس نکرده بود...
داشت با خودش چیکار میکرد؟
بعد مکث کوتاهی به سمت چان برگشت و چان تونست چهره ی به هم ریخته شو ببینه...
دونه های عرقی که رو صورت و گردنش دیده میشد...
اخمی که بین ابروهاش خودنمایی میکرد...
و صورتی که هیچ حسی رو نشون نمیداد.
رفیقش داشت چه بلایی سر "کیم جونگین" میاورد؟
_ "چی میگی؟"
کای با لحن عصبی گفت اما باعث نشد آرامش چهره ی چان بهم بریزه.
_ "وقتی اینطوری مشت میکوبی، خشمت کمتر میشه؟... میتونه آرومت کنه؟"
سوال چان باعث شد نگاه کای از عصبی به گیج شدن تغییر کنه.
شاید سوالی بود که هیچوقت نمیتونست بهش جواب بده.
خشمش؟
واقعا خشمش با کوبیدن چندتا مشت تموم میشد؟
شاید اگه کیم جونگین بود، اون فرضیه قابل درک میشد... اما حالا کیم کای بود... مجسمه ی خشمی که از خودش ساخته بود، به همین راحتیا آتیشش خاموش نمیشد.
_ "کای؟... اونجا چه اتفاقی افتاده؟"
انگشت هاشو بین موهاش فرو برد و با گیجی به چان نزدیک شد و کنارش نشست.
_ "ببینمت..."
چان گفت و کای بی اختیار سر بلند کرد و به چشمای نگران اون پسر خیره شد.
_ "چی شده پسر؟...چرا دوباره دارم این خشمو تو صورتت میبینم؟...تو تونسته بودی برای یه سال اونو پنهون کنی... اما الان چه اتفاقی برای کیم کای افتاده که اونو این همه به هم ریخته؟"
اون شب چان داشت سوالاتی میپرسید که کای برای فرار ازشون، به اون کیسه بوکس رو آورده بود.
واکنش های اون لحظه ش به هیچ عنوان دست خودش نبود.
اینکه یه چیز لعنتی رو گلوش سنگینی میکرد.
ESTÁS LEYENDO
From revenge to love [kaihun / chanbaek]
Fanficاز انتقام تا عشق (کامل شده) کاپل : کایهون • چانبک ژانر : رمنس • اکشن • اسمات خلاصه •° چی میشه اگه از یه جایی به بعد زندگیت بر پایه آتش بنا باشه؟ آتیشی که میسوزونه... هم زندگی خودتونو... و هم زندگیِ اطرافیانتون... به ظاهر اروم و گرمه... اما اگ رنگ...