چانگبین همچنان حس میکرد تو خلا دست وپا میزنه. اون... اون واقعا به پسرا گرایش داشت؟
" بهتر از این نمیشه"
صدایی از داخل مغزش اینو گفت. نفسشو حبس کرد و سعی کرد عادی برخورد کنه
- چرا زودتر نگفتی؟
+ بحثش پیش نیومد. ولی یعنی اگه همون اول بت میگفتم... خونت راهم نمیدادی؟
- چرت نگو! چه ربطی داره؟پسر به بازوی چانگبین چسبید
+ هومم هیچی! همینجوری گفتم
چانگبین به هیونجین که حالا مثل کوالا به بازوی پهنش چسبیده بود زل زد
- چیکار میکنی؟
+ سردمه!لباسای پسر خیلی کم بودن. یه پیرهن نازک و یه شلوار. اونم تو اون نسیم سرد!
+ چانگبین!
- بله؟نگاهش کرد.
هیونجین چشماشو بست و بازوشو بیشتر فشار داد
+ خیلی گرمی!
نفس کشیدن براش سخت شده بود. حس میکرد با این جمله، دمای بدنش حتی بیشتر از قبل شده.
همیشه وقتی به هیونجین میرسید دمای بدنش به طرز غیر قابل باوری میرفت بالا اما الان، حتی از قبلم بیشتر گرمش شده بود.
بینیش نزدیک موهای پسر بود. نفسی کشید و با این کار، عطر دلنشین قهوه و شکلات و مهمون ریه هاش کرد.
- شامپوت... شکلاتیه... نه؟
ناخوداگاه گفت. هیونجین سرشو بالا اورد و به چانگبین نگاه کرد
+ اوهوم
- اما الان بوش با قهوه ترکیب شده
+ بوی بدی میده؟
- نه... دوسش دارم!یه تای ابروی پسر کوچیکتر بالا پرید. لباش کش اومدن و از زیر چونه چانگبین نگاش کرد.
+ هی نکنه عاشقم شدی؟
چانگبین به سرعت از جاش بلند شد و رو به روش ایستاد. هیونجین که از جاخالی ناگهانی چانگبین شوکه شده بود، دستاشو تکیه گاه بدنش قرار داد تا با صورت، روی نیمکت نیفته.
- چی داری واسه خودت میگی؟
+ چته حالا چرا رد میدی؟ شوخی سرت نمیشه؟قطرات عرق روی صورت چانگبین به پایین سر میخوردن. چرا نمیتونست به هیونجین بگه چیزی که گفت اصلا درست نیست و اون بجز یه هم خونه، به چشم دیگه ای نگاش نمیکنه؟
![](https://img.wattpad.com/cover/291624321-288-k736129.jpg)
ESTÁS LEYENDO
𝑻𝒐𝒙𝒊𝒄 𝑹𝒐𝒔𝒆𝒔 [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]
Fanficتنها ارزوش این بود که همیشه بتونه با ریتم نفس های پسر کوچیکتر بخوابه اما کائنات هیچ وقت به خواسته های ادما اهمیتی نمیدن... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒋𝒊𝒏 , 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒅𝒂𝒓𝒌