حالا که روی سینه حریفش نشسته بود، اون خلا همیشگیش رو حس میکرد. همون خلایی که هروقت به یه لذت بزرگ دست پیدا میکرد براش بوجود میومد.
حس دست و پا زدن تو یه لذت عمیقی که با تمام وجود براش جنگیدی! چیزی که چانگبین بخاطرش به اینجا رسیده بود.
و حالا اون حس و با زمین زدن حریف بزرگ جثه و قویه هندیش، بدست اورده بود.
این یکی با بقیه حریفاش فرق میکرد. تقریبا چانگبین و شکست داده بود. اگه لحظه اخر، چانگبین جاخالی نداده بود و مشت محکمی به گوشش نزده بود، الان اینجا پیروز ننشسته بود و بجاش از بیمارستان سر در میاورد.
از روی سینه اش بلند شد و به سمت پله های رینگ رفت. جمعیت از شدت هیجان، فریاد های گوش خراشی میزدن. جونگین که هیجان مردم بهش سرایت پیدا کرده بود، شروع به تشویق چانگبین کرد
+ وااااااو چانگبین هیونگ گل کاشتی!
چانگبین سری برای پسر بچه ای که از نظرش، همیشه کمی مرموز بود تکون داد و سمت چان رفت
هیونجین دستشو دور بازوی عرق کرده پسر حلقه کرد و با خوشحالی گفت
+ فوق العاده بودی پسر! گفتم دیگه کارت تمومه و بی هم خونه میشم ولی زنده موندی
- دوست داشتی بمیرم؟
+ نهههه اگه تو میمردی اون وقت کی میخواست هرروز صبح بیدارم کنه تا خواب نمونم؟با یاد اوری این که چانگبین هرروز صبح مجبور بود هیونجین و با بدبختی از خواب سنگینش بیدار کنه تا از کارش جا نمونه، لبخند محوی روی لباش نشست.
چان به سمتش اومد و دستی به شونه اش زد
- مثل همیشه عالی بودی!
سری برای چان تکون داد و در حالی که هیونجین همچنان برای بردش خوشحالی میکرد، دنبالش راه افتاد.
جفتشون غافل از این بودن که چه چشم هایی در حال رصد کل حرکاتشونن!
وارد رختکن شدن و با استشمام بوی مزخرف کام و عرق مخلوط شده، سریع از رختکن بیرون اومدن و در و باز گذاشتن تا هوا عوض شه.
+ فکر کنم میتونی حدس بزنی بوی چیه نه؟
چانگبین چشم غره ای به پسر کوچیکتر که لبخندش کش اومده بود، رفت.
+ فکر کنم اثار بجا مونده از لذت مینهو و جیسونگه
و خنده بلندی سر داد
- هی تمومش کن!
+ وای چرا گوشات قرمز شدن؟ انقدر خجالت میکشی از این حرفا؟
ESTÁS LEYENDO
𝑻𝒐𝒙𝒊𝒄 𝑹𝒐𝒔𝒆𝒔 [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]
Fanficتنها ارزوش این بود که همیشه بتونه با ریتم نفس های پسر کوچیکتر بخوابه اما کائنات هیچ وقت به خواسته های ادما اهمیتی نمیدن... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒋𝒊𝒏 , 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒅𝒂𝒓𝒌