دستهای کثیف شدهاش رو با دستمال مرطوبی که از راننده گرفته بود، پاک کرد و رو به منشی کانگ کرد.
- ماشین خفنیه... از این دیگه پیدا نمیشه اصلا. حتما خیلی مایه دارین از اینا برمیدارین نه؟
+ فضولیش به تو نیومده... پولتو بگیر برو
وویونگ، نچی کرد و دستی به شونه منشی کانگ کشید
- عههه انقدر ضد حال نباش. ادم اصن میبینتتون میفهمه از این خفنای جامعهاین. بگذریم... هزینش میشه...
انگشتهاش رو بالا اورد و تظاهر به شمردن کرد
- میشه ۸۰ هزار وون
+ چرت نگو... کی واسه یه پنچر گیری ساده ۸۰ تا میگیره؟راننده رو به وویونگ گفت و پسر، فقط شونهای بالا انداخت.
- هیونگ خودت به این برهوت نگا کن. اگه من نمیومدم داشتین تا یه ساعت دیگه اینجا مگس میپروندین. با این ماشینی که دارین فکر نکنم ۸۰ تا چیز زیادی باشه...
و دستی به کاپوتش کشید. سونگمین به پسر نگاه کرد. حوصله دردسر نداشت پس به منشی کانگ گفت
- پولشو بده بره رد کارش
+ اما قربان...منشی کانگ کمی به جلو اومد
+ پول نقد همراهمون نیست...
سردرد سونگمین داشت رو به افزایش میرفت. انقدر نورون به نورون مغزش درد میکرد که بدون فکر اضافه تنها چند کلمه بیان کرد
- پس بیارینش کاخ بهش بدین
و دوباره سرش رو به شیشه تکیه داد. بعد گفتن تصمیم سونگمین به وویونگ، پسر سوار موتورش شد و دنبال ماشین اونا راه افتاد. فکر نمیکرد نقشهاش به همین راحتی بگیره... موفقیتش رو مدیون سردرد نا به هنگام سونگمین میبود!
به محض رسیدنشون به کاخ، وویونگ موتور رو به داخل باغ اورد و گوشه ای ایستاد. منشی کانگ و سونگمین از ماشین پیاده شدن و نگهبانا به سمتشون اومدن.
منشی کانگ به یکی از نگهبانا دستور داد که هزینه وویونگ رو بپردازن اما پسر، زودتر به سمت وویونگ و سونگمین حرکت کرد.
- گفتم همچین ماشینی باید مال یه ادم خفنی باشه... ولی واقعا فکر نمیکردم مافیایی چیزی باشی.
چشم غره سونگمین نصیبش شد که پسر رو چند قدم به عقب برد. دستاش رو به حالت تسلیم دراورد و با خنده گفت

VOUS LISEZ
𝑻𝒐𝒙𝒊𝒄 𝑹𝒐𝒔𝒆𝒔 [𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]
Fanfictionتنها ارزوش این بود که همیشه بتونه با ریتم نفس های پسر کوچیکتر بخوابه اما کائنات هیچ وقت به خواسته های ادما اهمیتی نمیدن... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒋𝒊𝒏 , 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒍𝒊𝒙 , 𝒎𝒊𝒏𝒔𝒖𝒏𝒈 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒅𝒂𝒓𝒌