پارک جیمین برای همیشه از سمت بازرسی استعفا داد و چند سال بعد همراه همسرش جئون جونگوک فروشگاه نان و شیرینی ،که به یاد پسرشان نقل نام گذاری شده بود را راه اندازی کرد .....
چند ماه بعد از به دنیا آمدن عضو چهارم خانواده، جونگوک به طور رسمی اعلام کرد که از تمامی کسانی که باعث اشاعه ی شایعه درباره ی همسرش پارک جیمین شده بودند شکایت خواهد کرد ...خانم چونهی در مراسم ویژه ای که اکثر روسای بزرگ بین المللی و داخلی حضور داشتند نیمی از سهام کمپانی را به همسر پسرش اهدا کرد .....شش سال بعد تنها پسر چان و مینجون در اثر بی احتیاطی مینجون طی سانحه ای دلخراش آسیب دید و از ناحیه ی کمر دچار مشکل شد....
هوسوک چهار سال بعد ازدواج کرد اما همچنان در سخت ترین شرایط همراه جیمین موند.......
عشق کوک و جیمین هرگز کمرنگ نشد آن ها در کنار دو فرزندشان عاشقانه به زندگیشان ادامه دادند .......
رود هان و شب های تنهایی....
♣️♣️♣️♣️
مهم نیست دیر برسی.....مهم اینه که وقتی رسیدی اونی که بخاطرش دوییدی منتظرت مونده باشه!
«همسر دوم»
ممنونم که همراهم بودین
میبوسمتون💋💋💋
مخلص همیشگی شما:
Unknownj7
CZYTASZ
همسر دوم
Fanfictionخلاصه: مهم نیست چقدر تلاش کردم و چقدر سریع دویدم در نهایت من نفر دوم شدم! حالا قهوه های یخ زده ،گل های پژمرده ،پس مونده های محبت و نگاه های بی احساس سهم منه..... ژانر: انگست،امگاورس،ازدواج اجباری،امپرگ Couple:kookmin وضعیت: پایان یافته