part3

209 63 24
                                    

+این چه جهنمیهههههههههههههه چوی جی یونگگگگگگگگگگگگگ

حقیقتا صدای داد هی آپا اینقدر بلند بود که یه لحظه برا پرده گوش وون آپا نگران شدم و به معنای واقعی کلمه دیدم که دیوار های خونه جی هیونگ لرزید
نکنه واقعا امگا آورده جمع نکرده؟ این واکنش طبیعی نیستا

+توی عوضی رو اعصاب این چه خونه زندگی ایه راه انداختی هاااا دو روز گزاشتمت تنها زندگی کنی گند زدی به این خونه؟

=آپا یه لحظه آروم بگیر توضیح بدم

+کوفت و توضیح بدم درد و توضیح بدم دقیقاااااا چه کوفتی رو میخوای توضیح بدی ؟

رحه هی آپا حس جنگل های مخوف و جن زده گرفته بود قبلا گفته بودم از این رایحه اش مث چی میترسم؟ و هرکسی که گفته رایحه اپات که ترس نداره تنها جوابم بهش این بوده
شما عصبانیت کیم هیچول رو ندیدین

اتفاقی که حتی آلفاهای سلطنتی غالب و خون خالص این خونه هم ازش به طرز عجیب و شدیدی میترسن

×هیچول عزیزم چی شده مگه؟ چرا داد و بیداد میکنی؟ مگه چطوریه خونه اش؟

ترسیدن از هی آپا ینی چی؟ ینی با اینکه هیچکس جرعت نمیکنه به روش بیاره ولی حتی صدای وون آپا هم میلرزید !

+خونه؟ بگو طویله اصلا صد رحمت به طویله سوزن پرت کنم زمین نمیخوره اصلا من و شما به درک خود لعنتی اش مریض نشد تو این خراب شده اش؟ اون جعبه پیتزای روی مبل مال حداقل یه ماهه پیشه
اینجا رو جمع و جور کنم یه تن آشغال ازش بیرون میاد ...اصلا تو با چیزی به نام تمیز کاری آشنایی داری؟؟؟؟

=خوب سرم شلوغ بود این مدت شما هم یهو خبر دادین نشد زنگ بزنم خدماتی

+شما دیر خبر دادین و زهر ماااااارررررر تویی که صب تا شب تو اون شرکت خراب شده ات ای نباید ینفر و بیاری این خونه رو تمیز کنه؟؟؟؟؟ اصلا غذا چی میخوردی ؟ د با توام بچه میگم چی میخوردی؟

=غذای بیرون دیگه آپا چی بخورم

+من دانم و تو چوی جی یونگ شیییی

دوساعت بعدی در حالی گذشت که همزمان که مامور های شرکت خدماتی ای که هی آپا بهشون زنگ زد_که البته چیزی حدود بیست نفر بودن_داشتن خونه هیونگ رو تمیز میکردن هی آپا با رایحه و غر هاش هیونگ رو به مرز منفجر شدن رسوند البته که آخرش هم تصمیم گرفت که کلا خونه پسرشو جمع کنه و بعد این دو روز وقتی پنت هوسی که وون آپا خریده آماده شد جی هیونگ رو هم بیاره اونجا از این به بعد با خانواده زندگی کنه چون پسرشو ول کرده که این شکلی شده و اصلا باید بالا سر بچه بود تا گند نزنه به زندگی خودش و تاکید هم کرد از این به بعد تا لحظه ای که جی هیونگ دست امگاشو نگرفته و نرفته سر خونه زندگیش خونه مستقل و هرچیزی از این قبیل رو حتی توی منتهای ذهنش هم تصور نکنه و حتی اگه دلش میخواد بره و کسی رو بفاک بده هم میتونه تن لششو جمع کنه و بره هتل
و اصلا کسی جرعت داشت اون وسط به کیم هیچول بگه نه؟

The curse of moon goddessWhere stories live. Discover now