Note 3📝

228 37 26
                                    

September 7, 2015

این چند روز این‌قدر سرم شلوغ بود که شب ها وقتی وارد تخت می‌شدم مستقیم غش می‌کردم و راهی نبود که خاطره بنویسم.

به‌هر حال، امروز آخر هفته‌ست و قبل از این‌که عصر بشه و به همراه جیسو یک‌سری وسایل بخرم وقت دارم.

شب معرفی چیز زیادی نبود. دختری که الان گفتم، جیسو همون کسیه که اون روز ازم پرسید چرا این دانشکده اومدم. با همه خیلی خوش برخورده و هدف هاشون رو خوب می‌فهمه.

روز اولی که دانشکده داشتیم با رزی رفتیم سلف تا غذا بگیریم. این‌جا می‌تونی با یه دستگاهی غذات رو ثبت کنی و بخری. از این‌همه پیشرفته بودن سئول دهانم باز شده بود.

وقتی داشتیم می‌رفتیم تا میز انتخاب کنیم یه دختری با چند تا دوست از کنارمون رد شد. همه لباس های خوشگل پوشیده بودن و موهای صاف و قهوه ای دختره می‌درخشید.

به رزی نگاه کردم و دیدم اخم کرده، بینیش رو چین داد و سریع روی یه میزی نشست.

" هی رزی حالت خوبه؟"

در جواب بهم سر تکون داد " آره، فقط حضور دیانا اعصابم رو ناراحت کرد"

با چنگال پلاستیکی با استیک خوکم ور رفتم " دیانا کیه؟"

یه تیکه‌ی بزرگ برنج گذاشت توی دهانش " موهاش قهوه ایه و یه تاپ مشکی با بند های چین دار پوشیده بود. مطمئنم دیدی، خیلی توی چشمه"

به فکر رفتم " فکر کنم می‌دونم کی رو می‌گی، مشکلش چیه؟"

دوباره اخم کرد " نمی‌خوام درموردش حرف بزنم"

سریعا اضافه کرد" خیلی خب بهت می‌گم تا حواست باشه، اون هم‌ترمی منه و یک سال ازت بالاتره. می‌دونی از دبیرستان معروف بود و فکر می‌کردم می‌تونم بهش اعتماد کنم. برای همین پارسال با هم وقت می‌گذروندیم

عصر ها بعد از کلاس می‌رفتیم پاساژ، هرچی سیو کرده بودم دادم برای این لباس و چیزای مضخرفی که ارزش ندارن. تا این‌که فهمیدم بقیه‌ی دانشکده عجیب نگاهم می‌کنن و توی دستشویی شنیدم دیانا حرف های وحشتناکی ازم می‌زنه "

تعجب کردم. فکر نمی‌کردم توی دانشگاهی که همه هدف بزرگ تر از بچه بازی داشته باشیم یکی این کار ها رو کنه.

با لبخند تلخی گفت" عزیزم تعجب نکن. فکر کردی چه‌طور خودش رو معروف کرده؟ "

سوالم رو بدون فکر پرسیدم" چرا باهاش دوست شدی؟ وقتی میدونستی از دبیرستان همینه؟"

قاشق دیگه ای خورد. با یه قلپ آب اون رو پایین کشید " بزار یه نصیحتی بهت کنم جنی"

منتظر بودم تا ادامه بده.

" وقتی یکی بهت زور می‌گه، هیچ چاره ای نداری، یا میذاری لهت کنه، یا زیر پر و بال هاش قرار بگیری "

Jennie's Notes ( A JENLISA FANFICTION)Where stories live. Discover now