part 37

329 59 4
                                    

تا من بیدار شدم،هری از خواب پرید چون اولش یه جیغ خفیف کشیدم،
عرق کرده بودم،دستمو رو سرم گذاشتمو یه نفس عمیق کشیدم،
"تو خوبی؟؟"هری از مبل نشست و اینو پرسید،سرمو تکون دادم و دوباره دراز کشیدم،
هری اومد بالای سرم،بهش نگاه کردم،
میخواست یه چیزی بپرسه ولی میترسید که بگه،با تعجب نگاش کردم،
چشماشو بست و یه نفس عمیق کشید و گفت"دیوید جکسون کیه!؟"
با تعجب نگاش کردم،تو چشماش اشک بود و با صدای آروم پرسید
"اگه یکی دیگرو دوست داشتی چرا گذاشتی بهت علاقمند شم؟
چرا گذاشتی ببوسمت،فکر میکردم تو هم منو دوست داری!"
با تعجب پرسیدم"هری چی میگی؟دیوید جکسونو از کجا میشناسی؟"
"تو خوابت میگفتی،اسمشو تو خوابت میگفتی،فکر نمیکردم همچین آدمی باشی،فکر میکردم با همه فرق میکنی،ولی تو هم مثل بقیه ای!
چرا باید وقتی خوابی همه چیو بفهمم؟"
"هری،من فقط خواب دیدم،تو دیوونه شدی؟!"
"آره دیوونه شدم،دیوونه تو!"
"هری!"با ناراحتی نگاش کردم و ادامه دادم"ولی تو چیزی از من نمیدونی،اگه زندگی منو بدونی،مثل بقیه ازم دور میشی،
مثل بقیه ترکم میکنی!"با ناراحتی گفتمو یه اشک از چشمام افتاد،
"حتی به خوابمم،اعتماد نمیکنی؟؟میخوای بدونی دیوید جکسون کیه؟میخوای"آخراش دیگه داشتم داد میزدم،
هری چیزی نگفت،انگار پشیمونه،ولی من خسته شدم،دیگه نمیتونم تحمل کنم،داد زدم
"اون بابامه!بابام،پدرمه،کسی که تا به حال تو عمرم ندیدمش،کسی که قصد جون دخترشو داره،کسی که ذره ذره داره نابودم میکنه"
داشتم داد که هیچی عربده میزدم،
هری با تعجب نگام کرد و اومد نزدیک و بغلم کرد،
ناراحتی رو میتونستم تو صورتش حس کنم،
"منو ببخش،من...من نمیدونستم"هری با نارحتی گفتم،
سرمو گذاشتم رو شونشو،آروم گریه کردم،!
هری موهامو نوازش میکرد،
ازش جدا شدم،هری با نارحتی نگام کرد،
داستان از نگاه هری،
لعنت بهت هری استایلز،چطور تونستی اینو بگی،؟
از بغلم جدا شد،با ناراحتی نگاش کردم،
آروم اومد نزدیک و اون ایندفعه لبشو گذاشت رو لبم،اول تعجب کردم ولی بعدش منم بوسیدمش،این یه بوسه آروم بود،
اوه خدا من حاضرم برای این دختر بمیرم و هرکاری میکنم که مشکلاتش تموم شه...
_____________________________________________________________________________________
سلام به همگی،
ببخشید بخاطر تاخیر،
خب این قسمت چطور بود،
بی زحمت داستان جدیدم که درباره نایلرو بخونید،به اسم
Stab(niall horan)
راستی این راستان فقط درباره نایل نیست،همخ دایرکشنرا میتونن بخونن،
لایک و کامنت یادتون نره
مرسییی
عشقید

numb life//B1Donde viven las historias. Descúbrelo ahora