هری :چند ساعتی هست از خواب بیدار شدم ولی هنوز توی تخت دراز کشیدم و به دیوار سفید روبه روم خیره شدم ، از تاریکی اتاق و نفسهای منظم اندرو مشخصه هنوز صبح نشده .
هنوز توی شک اتفاقات امروزم ، رفتار لویی باعث شد بدجور دلم بشکنه . خوب این بدترین اتفاق روز نبود ، اونم وقتی جرالد بهم پیام داد و منم از ترسم گوشی رو خاموش کردم . اندرو میگه احتمالا شمارمو از جف گرفته چون من خیلی وقته شمارمو عوض کردم .
حتی نمیدونم چطور وسیله هامو جمع کردم و با اندرو برگشتم . میدونم فرارم احمقانه ترین کار ممکن بود ولی نمیتونم دوباره باهاش رو به رو بشم .
اگه چند سال پیش یکی بهم میگفت یه روزی میاد که من از دست جرالد فرار کنم حتما بهش میخندیدم ، واقعا کی فکرشو میکرد همچین روزایی برسه .
فلش بک
در خونه رو باز میکنم ، صدای جیغ و سورپریز گفتن تعداد زیادی میاد و با روشن شدن چراغ ، صدای ترکیدن چیزی میاد و کلی کاغذ رنگی روی سرم میریزه .
با تعجب به جرالد که رو به رویم ایستاده و یه کیک بزرگ دستشه نگاه میکنم . صدای چیک چیک دوربین اندرو میاد که با لبخند بزرگش کل لحظات رو ثبت میکنه .
کیسه خریدمو روی زمین میزارم و با چشمای قلب شده میرم سمت جرالد و بدون توجه به کیک توی دستش بغلش میکنم .
هری : « تو اومدی »
کیکو دست به نفر دیگه میده و دستشو پشت کمرم میزاره و من پاهامو دور کمرش حلقه میکنم .
جرالد : « واقعا فکر کردی واسه سالگردمون تنهات میزارم ؟ »
بلند میخندم و لباشو میبوسم .
اندرو : « هی . این کارا رو بزارید واسه وقتی کسی نیست »
انگشت فاکمو واسش بالا میبرم و بعد گذاشتن یه بوسه کوچیک از بغل جرالد میام بیرون .
پایان فلش بک
پلک میزنم و سعی میکنم اشکامو که واسه یادآوری خاطراتمون توی چشمام جمع شده رو نادیده بگیرم .
فلش بک
بلند تر جیغ میکشم و مثل اندرو بالا پایین میپرم ، لعنتی من عاشق زد ام (zeed , دیجیه ) و اگه به لطف همکار اندرو نبود ما الان اینجا نبودم .
دختر کناریمون روی دوش دوست پسرش نشسته و داره با تمام وجود میخنده چون زد دست اون لعنتی رو گرفت .
هری : « اندرو . لطفااا لطفااا . بزار روی دوشت بشینم »
اندرو نادیده ام میگیره درست مثل ده دفعه قبل که بهش گفتم .
یه پسر قد بلند با موهای مشکی میزنه روی شونم .
_ : « میخوای بری روی دوش من ؟ »
YOU ARE READING
for you [l.s]
Fanfictionقرار نیست ، زندگی کسل کننده کسی دچار یه تحول بزرگ بشه. قرار نیست ، عشق چشم کسی رو کور کنه . قرار نیست ، کسی بخاطر عشقش خودشو عوض کنه. #larry