nineteen

3.4K 429 1K
                                    

رییس همیشه اونیه که بیشتر از همه دوسش داری💜

.
.
.
.
.

_عشق سرخ است
سرخ سرخ، به رنگ خون
با همان صلابت
که از عقیق زخم سینه
به بیرون میتراود
و شقایق و لاله را
بر گستره ی زمین
می پروراند

سرشو روی شونه ی لیام جا به جا میکنه و خمیازه ی کوتاهی از بین لب هاش خارج میشه

سرانگشتاشو به آرومی روی خطوط تیره ی تتو های ساعد دست اون مرد حرکت میده و با چشمای خواب آلودش رد نوازش های خودشو دنبال میکنه

_عشق آبی نیست
اگر اندوهی دارد
میرا و فانی
و شادی هایش اما
جاودانی است
هرگز نمیمیرد
جان میبخشد
و گاهی نیز
جان میستاند
ولی همیشه
زنده است

زی_قشنگ بود

آروم زمزمه میکنه و لیام سر تکون میده

زی_ولی عشق قرمز نیست
عشق ویولته
زیباترین تناژ بنفش

لیام لبخند محوی به زمزمه ی خواب آلود پسرش میزنه و روی موهاشو میبوسه

لی_سر جات نمیخوابی؟

زی_سر جام اینجاست پینو

دستشو روی قفسه ی سینه ی اون مرد میذاره و دوتا ضربه ی آروم به همون قسمت وارد میکنه

زی_دوباره میخونیش؟

قبل از اینکه لیام کتابو ببنده میپرسه و سرشو برمیگردونه تا به چشمای اون مرد نگاه کنه

لیام نگاه کوتاهی به چشمای طلایی و خمار از خواب پسرش میندازه و سر تکون میده

زی_صبر کن

گوشیشو از کنارش برمیداره و ویس ریکوردرو باز میکنه

لیام برای بار دوم اون شعرو میخونه و زین صدای ضبط شده شو توی حافظه ی گوشیش سیو میکنه

زی_سرده... اتاق فاکیت سرده

غر میزنه و پتورو روی تنش بالاتر میکشه

لی_بیا اینجا گرمت کنم

دستشو دور کمر اون پسر میذاره و بیشتر از قبل به سمت خودش میکشونش

زی_نمیخوام... نمیخوام تو گرمم کنی... ولم کن

از اونجایی که میدونه اون مرد قراره تا سر حد مرگ بین بازوهای قویش فشارش بده بی وقفه غر میزنه و تلاش میکنه تا از بین دستاش بیرون بیاد

اما لیام بدون توجه بهش مچ هردوتا دستشو میگیره و به سمت خودش میکشونش

زی_خوابمو نپرون لیام... خوابم بپره به فاکت میدم

جمله ی دومشو تقریبا داد میزنه و اخم میکنه

موهای بلندش بهم ریخته تر از همیشه، روی پیشونیش پخش شدن و چشمای خسته ش برای خوابیدن التماس میکنن

Violet♡[Ziam] Season 1 CompletedWhere stories live. Discover now