لو_فاک یو چرا مثل فلجا بازی میکنی؟
در حالی که روی کاناپه ی تکی نشسته و پاهاشو از دسته ش آویزون کرده تقریبا داد میزنه و پاپ کورنای توی دستشو به سمت تلویزیون پرتاب میکنه
سمت دیگه ی نشیمن زین لب هاشو با حرکت زبونش خیس میکنه و از روی کانتر پایین میاد
زی_داد نزن لو نیک خوابیده
به سمت کاناپه ای که اون پسر روش لم داده حرکت میکنه و با رسیدن بهش کاسه ی بزرگ پاپ کورنای پنیری رو از روی شکمش برمیداره، دستاشو کنار میزنه و خودشو توی بغلش جا میده
لویی که تمام مدت نگاهشو از صفحه ی تلویزیون نگرفته دستای کثیفشو به شلوار اون پسر میکشه و لب هاشو با حرکت زبونش خیس میکنه
زی_نکن کثافت ریدی به شلوارم
لو_قصدمم همین بود
زین درحالی که چشماشو میچرخونه آرنجشو روی پشتی کاناپه میذاره و سرشو به دست مشت شده ش تکیه میده
زی_لو
لو_ها؟
زی_جواب منو اینجوری نده
با اخم ظریفی که بین ابروهاش جا خوش کرده غر میزنه و پاپ کورنی رو که به یقه ی لباس اون پسر چسبیده برمیداره
لو_داری اشتباه میزنی زین من لیام نیستم که بهت بگم جانم نفسم
انتهای حرفش نیشخند میزنه و فقط چند ثانیه طول میکشه تا نیشگون محکم اون پسر بازوشو به درد بیاره
زی_منو نگاه کن
لو_دارم فوتبال میبینم وحشی
زی_من مهم ترم یا فوتبال؟
وقتی نگاه اون پسر به سمتش کشیده میشه نیشخند میزنه
لو_باز چه کرمی کونتو انگولک کرده؟
زی_چرا باهام حرف نمیزنی؟
در حالی که با انگشت شستش گونه ی پوشیده شده با ته ریش اون پسرو نوازش میکنه میپرسه و نگاه منتظرشو به تیله های اقیانوسیش میدوزه
لو_دارم حرف میزنم دیگه
زی_نه حرفای معمولی... از حرفایی که اینجا زندانیشون کردی برام بگو
دستشو روی قفسه ی سینه ی اون پسر میذاره و با تُن صدای پایینی ادامه میده:
زی_میدونم درد داری
لو_درد من به تو چه آخه توله
با لبخند میگه و موهای گربه سیاه غمگینشو از روی پیشونیش کنار میزنه
زی_درد تو درد منه
لو_نه احمقِ من، درد تو درد منه
زی_وقتی کسیو دوست داری بخوای نخوای غم خوارش میشی
ESTÁS LEYENDO
Violet♡[Ziam] Season 1 Completed
Fanficبقراط میگه هر آدمی یکی از رنگ های آبی، قرمز، سبز یا زرده اما من میگم تو ویولتی... زیباترین تناژ بنفش💜 "اگه روحیه حساسی دارید خوندن این بوک رو بهتون پیشنهاد نمیکنم" آپ نامنظم