Part 24

902 100 118
                                    

بعد گرفتن یه دوش، کاملا سرحال شدم ، همه افکار منفی رو از خودم دور کردم و به خودم امید دادم ، همونجوری که تهیونگ گفت همه چیز درست پیش میره !
چند تا قرص رو همزمان خوردم تا جلوی خونریزی رو بگیرم نمیخواستم برای تمرین بعدازظهر مشکلی پیش بیاد ، به نظرم خیلی خجالت اور بود اگه همه مردای اونجا بفهمن من پریود شدم.
شلوار ورزشی خاکستری رنگ با گرم کن همرنگش که جلوش کاملا بسته بود رو پوشیدم و موهامو با سشوار خشک کردم.
با احساس خوبی که پیدا کرده بودم پله های خوابگاه رو یکی در میون پریدم و تا آشپزخونه پرواز کردم .
دوست همیشگیم نودل فوری رو گرم کردم و نوش جان کردم.
بعد یه ساعت استراحت ماسک و کلاه مو پوشیدم و کیفو به گردنم انداختم و به طرف کمپانی راه افتادم.
***
اینبار من اخرین نفری بودم که قبل مربی ، به اتاق تمرین رفتم و به همشون احترام گذاشتم و سلام دادم.

تهیونگ: عه اومدی!
با خوشحالی سرمو تکون دادم و گفتم : بله من اومدم!
جیهوب : شادی بیا اینجا!
جلو تر رفتم و از روی ادب بازم خم شدم.
جیهوب دستشو روی شونم گذاشت و گفت : میخام بدونم کدوم قسمتای رقص برات مشکله ؟!
با لبخند دندونی به تهیونگ نگاه کردم که لبخند زد و گفت : هیونگ بهت گفتم که !
سرمو پایین انداختم و گفتم : راستش من مشکل ندارم جایی رو بیشتر میشه گفت خجالت میکشم اما همه تلاشمو میکنم درست انجامش بدم.
جونگکوک : اه درسته این قسمتا برای هممون خجالت اوره ولی همیشه روی استیج خجالت اور نیست پس نگران نباش و فقط انجامش بده!
جیهوب : درسته!
+ بله من انجامش میدم!
نامجون : من مطمئنم تو دختر بااستعدادی هستی!
جیمین : شادی فایتینگ!
جین: بنگتن فایتینگ!
همه باهم فایتینگ گفتیم و با ورود مربی ادامه تمرین شروع شد.
دنس رو از اول تا جایی که اموزش دیده بودیم، اجرا کردیم تا به پارتای جدید رسیدیم.
مربی توی دومرحله اموزش داد اول پسرا رو که پس زمینه میرقصیدن و بعد هم نوبت من و جونگکوک شد تا اولین پارت سخت رو انجام بدیم.
[تمرین رو دوباره گذاشتم اینبار روی فیلم مشخص کردم هر قسمت مال کدوم یکی از اعضایه]

جوری که مربی گفت با ریتم آهنگ به طرف جونگکوک راه رفتم و دستامو رو دستاش گذاشتم و با یه حرکت کوچیک چرخیدم و بهش پشت کردمو بدون اینکه توجه کنم اون دقیقا پشت منه رقصو انجام دادم .
مربی استپ داد و گفت : کارتون خوب بود ولی لطفا یه کم توجه کنین بهم ، قرار نیست هرکس جدا برقصه!
خجالت زده سرمو تکون دادم .
مربی : دوباره !
نفس عمیقی کشیدم و اون تیکه رو دوباره و سه باره تکرار کردیم تا بالاخره مربی رضایت داد و من و جونگکوک هم تونستیم ذره ای بر خجالتمون غلبه کنیم‌.
چند قسمت دیگه رو هم رقصیدیم و تمرین رو تموم کردیم.
آخر شب با بدنای عرق زده و خسته اتاق تمرینو ترک کردیم و من برای تعویض لباسم توی اتاق دیگه ای رفتم و لباسای تمیزی پوشیدم و عرق بدنم که زیاد نبود رو با یه حوله خیس پاک کردم و به خودم ادکلن زدم.
موهامو باز دور سرم مرتب کردم ، یه پیرهن سفید با آستینای پفی عروسکی و شلوار جین، تیپمو دوس داشتم.
کیفمو برداشتم و از اتاق بیرون رفتم ، امشب میخاستم برم بیرون و یکم تو بازار راه برم.
دم آسانسور وایستادم و منتظر موندم تا آسانسور برسه که تلفنم زنگ زد.
به صفحه تلفنم که خاموش روشن میشد نگاه کردم و اسم کیم تهیونگ رو دیدم ، با کنجکاوی دکمه وصل رو زدم و جواب دادم.

Dream Where stories live. Discover now