Part 12

893 115 23
                                    

مجری با خوشحالی بلند شد و احترام گذاشت و گفت من طرفدار هه سو هستم.
هه سو هم با خجالت بلند شد و ازش تشکر کرد .
همگی از این ابراز علاقه یهویی مجری به خنده افتادیم ولی لپای سرخ هه سو واقعا دیدنی شده بود.
مجری هم بعد کمی خنده دوباره سرجاش برگشت پروفایل هه سو رو بادقت برداشت و با ملاحظه ، جوری که یه تیکه جواهر تو دستاشه شروع کرد به خوندنش :

نام : کیم هه سو
نام استیج : هه سو
تاریخ تولد : ۳/ ۱۰ / ۲۰۰۴
لقب : اون کیوت نیس ، خدای رپ ، کوه استعداد ، شجاع(دلیر)
قد : ۱۶۵ وزن : ۵۰
اون از کیوت باشه خوشش نمیاد ، هیچ وقت باهاش شوخی نکنین ، اون میتونه بخونه ، برقصه ، اهنگ بنویسه و ، شعر بگه و هر سازی رو بزنه و اینکه اون از چیزی نمیترسه و از همه اعضا شجاع تره .

با تموم شدن پروفایل هه سو همه طرفدار دست زدن و مجری با کراهت پروفایلشو زمین گذاشت و حالا نوبت من بود و من ناخداگاه استرس گرفته بودم .
نام : شادی راد
نام استیج : 기쁨 ( به معنی شادی و لذت)
تاریخ تولد : ۳/ ۰۵ / ۲۰۰۱
لقب : پرنسس ، الهه ، کویین ویژوال و بلندگو ، بابا ، مهندس
قد : ۱۶۲ وزن : ۴۳
خیلی مهربونه و معمولا کم حرف میزنه ولی اگه شروع کنه به حرف زدن همه لذت میبرن ، صداش خیلی بلنده ، اون خیلی خوشگله و پوست تیره ای داره که اونو جذاب کرده، وزن و اندام زیباش رو بدون هیچ رژیمی از زمان تولد داشته ، ای کیو بالایی داره و داری مدرک مهندسی کامپیوتر هستش.
بعد تموم شدن پروفایلم همه طرفدارا بازم دست زدن و منو تشویق کردن .
مجری با خنده گفت : من ادم وفاداریم برای همین دیگه نمیتونم هه سو رو ول کنم وگرنه من شادی هم خوش میومد .
بازم با این حرف مجری همگی زدیم زیر خنده و منم میخندیدم که مجری ادامه داد : حالا فهمیدم چرا میگین بلند گو ، اون واقعا بلند میخنده !
و بازم صدای خنده بود که فضا سالن رو پر کرد .
مجری با لبخند پروفایل اخر یعنی شینجی رو برداشت و اونو خوند :
نام : اوه شین جی
نام استیج : شین جی
تاریخ تولد : ۱۱/۱/۲۰۰۰
لقب : گربه ، کیوت اعظم ، مامان ، کیف پول ، ریچ ، بمب انرژی
قد : ۱۵۹ وزن : ۴۹
اون بزرگترین فرد توی گروهه و خانواده ثروتمندی داره ، اکثرا برای اعضا کادو میخره ، بخاطر دلسوز بودنش برای اعضا بهش مامان هم میگن ، بخاطر قیافه و هیکل ظریفش بهش گربه هم میگن ، اون همیشه انرژی برای فعالیت داره و هیچ وقت خسته نمیشه، اون لیدر باحال گروهه.
با صدای دست زدن ارمیا خوندن پروفایل اعضا هم تموم شد.
مجری خندید گفت : حالا میخام چندتا سوال بپرسم ازتون نظرتون راجب اینا چی بود ؟!

شینجی : به نظرم خیلی جالب بود.
+ به نظرم طرفدارای ما خیلی باهوشن.
میسو : اونا خیلی خوب ما رو شناختن مخصوصا یئون وو رو که اونی شادی رو اذیت میکنه.
یئون وو : اونی من که خیلی اذیت نمیکنم.
هه سو : نه پس من بودم یواشکی از اونی وقتی خواب بود فیلم میگرفتم یا وقتی داشت ظرف میشست سر به سرش میذاشتم.
با این حرف هه سو یئون وو ساکت شد که باز صدای خنده فنا بلند شد و همینطور مجری.
مجری : یئون وو هنوز خیلی جوونه دوس داره بازی کنه.
خوب لطفا هر کدوم یه قلب برای طرفداراتون بفرستین و برین برای اجرای بعدی.
شینجی با انگشتاش قلب درست کرد منم با دستامو بردم بالای سرم و قلب درس کردم ، دوقلو ها هم قلب دو نفره ساختن و یئون وو هم با دستا قلب درست کرد.
صحنه کاملا تاریک شد تا برای اجرا اهنگ بعدی اماده بشیم.
[ اونی که شلوار جین پوشیده بچه ها ]

Dream Where stories live. Discover now