camera

1.1K 105 25
                                    


داشتم از کوکی فیلم میگرفتم...تازه برام دوربین فیلم برداری گرفته بود...
داشتم سعی میکردم همه لحظات زیبا رو فیلم برداری کنم...
یکم بعد کوکی بیدار شد..لبخند زد و دستمو کشید...
روش افتادم با یک دست دوربین رو روی عسلی کنار تخت گذاشت...

- داشتی دزدکی ازم فیلم میگرفتی بیبی

+ صبحت بخیر خرگوش عضله ای من

- جواب سوالمو ندادی

+ اره داشتم از یه آقای جذاب که توی خواب ناز بود فیلم میگرفتم مشکلی داری؟

- نه اتفاقا خوشحال هم شدم بیا بریم صبحونه رو حاضر کنم خوشگله

بوسی روی لبم گذاشت و باهم پاشدیم از روی تخت..کوکی رفت دستشویی...
دوربین رو برداشتم که دیدم روشن بود و از همه این لحظه ی زیبا فیلم گرفته بود...
لبخند زدم و دوربین رو خاموش کردم...
.
.
.
= تولد تولد تولدت مبارک خرگوش زشت

تهیونگ در حالی گفت که داشت از سر و کول جونگکوک بالا میرفت...سریع دوربین و روشن کردم و از تولد کوکی فیلم گرفتم...

- یاااا بیا پایین کمرمو شکستی میمون زشت

= تهیونگ که از پشت سنگینیش رو انداخته بود روی کوک پایین آومد و لپ جونگکوک رو کشید

= ایگووو وقتی اخم میکنی کیوت میشی

- من کیوت نیستم

= چرا هستی

- اگر من کیوتم پس جیمین چیه

تهیونگ یک نگاه به من انداخت که داشتم آزشون فیلم میگرفتم..

= جیمین فوق کیوته

و بعد لبخند مستطیلی زد...
.
.
+ کوکی حتما باید بری؟ نمیشه بیشتر بمونی

جونگکوک یقه پیرهن سفید رنگش رو بست و کنارم ایستاد...بوسه ای به لبم زد

- تا هفته ی دیگه برمیگردم نگران نباش

+ باشه ولی اگر حتی یه دقیقه هم از هفت روز بیشتر بشه دیگه منو نمیبینی

- چطور میتونی ددی رو از بیبی محروم کنی...
من طاقتش رو ندارم خوشگلم قول میدم زود برگردم..

+ باشه ولی قبل رفتنت بزار ازت فیلم بگیرم تا وقتی دلتنگت شدم حداقل با فیلمت یکم اروم بشم

- باشه خوشگله قبلش بیا این کروات رو ببند بعد برو

+ چشم

کروات رو برداشت و آومد کنار من ایستاد...
با دقت به همه تمام نقطه صورتش رو بررسی میکردم تا صورت خوشگلش یادم نره...
کروات رو بست و رفت سمت دوربین و روشنش کرد..سمت من چرخید با دوربین روی دستش...

- جیمینا دنیا چند سالشه

+ نمیدونم بزار سرچ کنم

با دست آزادم موبایلم رو از روی عسلی برداشتم و توی گوگل سرچ کردم

وانشات های کوکمینWhere stories live. Discover now