| تکمیل شده |
فن فیک لیوای آکرمن
داستان بعد از زمانی که لیوای از دنیای زیرزمین خارج میشه و وارد گروه شناسایی میشه، اتفاق میوفته..
بیشتر شخصیت ها داخل انیمه اتک ان تایتان هم هستن و فقط چند نفرو اضافه کردم ..
اولین داستانیه که دارم مینویسم باهاش مهرب...
لیوای روی آخرین صندلی نشست و منتظر به بقیه اعضای گروه خیره شد . بیخیال پرسید_ خب ... کاری با من داشتی؟
اروین_ لیوای ...این خیلی برای تو زوده ، اما یک ماموریت هست که فقط از دست تو برمیاد .
لیوای _ ها ؟! فقط من ؟ من عضو جدیدم و از بقیه مناسب ترم برای این ماموریت ؟ و پوزخند زد .
اروین_ دلیل ما اینه که تو تجربه کشتن آدم هارو در دنیای زیرزمین داشتی ، بقیه سرباز های ما فقط تایتان هارو نابود کردن و ممکنه برای این عملیات خراب کاری کنن ..
لیوای_ آآآا .. پس میخوای آدم بکشم ! کیو باید بکشم؟
اروین_ شخصی به نام کیارا شین . چند وقت قبل مشخص شد که کیارا بچه های محله های فقیرنشین رو میدزده و از خون و پوست اونا برای ساخت یکسری دارو و لباس استفاده میکنه. متاسفانه شکایت ما به پلیس ویژه هیچ فایده ای نداشت چون کیارا رشوه ی کلانی به اونا داده بود ؛ ما برای نجات اون بچه ها هیچ راهی به جز کشتن اون نداریم .
لیوای با خودش فکر کرد احتمالا اینکار دردسر زیادی براش ایجاد میکنه .. اما بدون پرسیدن هیچ سوالی گفت_ باشه .
اروین ادامه داد _ ما موقعیت فعلی اون رو شناسایی کردیم . داخل دیوار ماریا در یک خانه اشرافی زندگی میکنه و فقط هفت نگهبان جلوی ورودی خانه و چهار نگهبان داخل خانه و سه خدمتکار همراه اون هستن . زمان عملیات هفته ی دیگه همین روز خواهد بود .
Ups! Tento obrázek porušuje naše pokyny k obsahu. Před publikováním ho, prosím, buď odstraň, nebo nahraď jiným.