One touch(Vkook)

(25)

خشم تنها چیزی بود که توی چهره‌ی تهیونگ یافت می‌شد

+پس دارید بهم میگید جانگ هوسوک مُرده؟

جیمین و نامجون سرشون و به عنوان آره تکون دادن،تهیونگ عصبی مشتش و کوبید به میز و سرش تکون داد

+دلیل مرگش؟

"خودکشی با قرص"

تهیونگ اوکی‌ایی گفت؛با بیرون رفتن نامجون و جیمین نفس عمیقی کشید و سعی کرد با نفس‌های عمیق خودش و کنترل کنه

چرا هر موقع به یه نتیجه‌ایی می‌رسید زندگی باید اینطوری میزد توی گوشش؟
سرش و روی میز کوبید و چشماش و بست تا آرامش از دست رفتش برگرده!

امروز اولین روز ماه زمستون بود و جانگ هوسوک مرده بود
تاریخ امروز و توی دفترچه‌اش یادداشت کرد و به تاریخایی که مثل هم بودن نگاه کرد

134340

اخمی کرد و موبایلش و دراورد
توی جستجوگر رفت و این عدد و سرچ کرد
با بالا اومدن چند سایت مختلف روی یکیش کلیک کرد یه آهنگ بود

تهیونگ صبر کرد تا صفحه لود بشه،چندثانیه بعد صدای آشنایی پخش شد:

난 맴돌고만 있어
من مثل همیشه دورت میچرخم
난 널 놓쳤어 난 널 잃었어
من تو رو از دست دادم، من تو رو گم کردم
난 헛돌고만 있어
به شکل بی معنی و مفهومی دارم فقط دورت میچرخم
넌 날 지웠어 넌 날 잊었어
تو منو حذف کردی تو منو فراموش کردی
한때는 태양의 세계에 속했던
یه زمان، منم جزئی از منظومه شمسی بودم
노랜 멈췄어 노랜 멎었어
بعد آهنگ متوقف شد، آهنگ نابود شد
별의 심장엔 텁텁한 안개층뿐
حالا فقط یه لایه مه نامطلوب تو قلبِ یه ستاره ام
넌 날 지웠어 넌 날 잊었어
تو منو حذف کردی تو منو فراموش کردی
어제와는 그리 다를 건 없네 ay
با دیروز خیلی فرق نداره
똑같은 일상 속에 딱 너만 없네 ay
کارای روزانم هموناست، فقط تو دیگه نیستی
분명 어제까지는 함께였는데 ay
قسم میخورم تا همین دیروز با هم بودیم
무서울 정도로
این ترسناکه، همه چی مثل روز قبله، پس چطوری تو دیگه نیستی

"جئون جی جی"

تهیونگ با شوک گوشی روی میز انداخت،نمیخواست باور کنه،نمیتونست؛همه‌چی براش مبهم بود ولی الان داشت ابرهای پر از سوال از جلوی چشماش کنار میرفت و آسمون ترسناک با حقیقت واسش مشخص می‌شد.

ضربان قلبش روی هزار میزد،نفس عمیقی کشید و سعی کرد به خودش مسلط باشه

موبایلش و برداشت و روی جونگکوک زد با صدای بوق خوردن،سکسکه‌ی آرومی کرد و چشماش و بست
با صدای آرامشبخش جونگکوک که توی گوشش پخش شد آهی کشید.

+جونگکوک؟

-جانم

+ت-و تو جی جی(jj)

صدای نفس جونگکوک قطع شد،ترس به مغز تهیونگ نفوذ کرده بود،تهیونگ کسی و میخواست که محکم بزنه توی گوشش و بهش بگه این یه خوابه،یه کابوس!