*Last Part*
جونگکوک با خنده دست تهیونگ و کنار زد و اخمی کرد
-خودم میتونم بخورم+دلم میخواد نازت کنم
-پس بهتره ببوسیم
تهیونگ به سمت لبای جونگکوک خم شد و چشماش و بست ولی جونگکوک جاخالی داد و تهیونگ با دماغ توی گردن جونگکوک رفت.
جونگکوک خندهی بلندی کرد و گازی از تست صبحانهاش زد.+خیلی بدجنسی جونگکوکا.
جونگکوک دوباره خندهایی کرد و ابروهاش و بالا انداخت.
-وقتی اذیتت میکنم چندسال به زندگیم اضافه میشه.
+پس ادامه بده تا برات بمیرم.
-لاس زدن و بزار کنار صبحانهاتو بخور.
تهیونگ سرش و تکون داد و مشغول شد.
هردو بعد سیر شدنشون میز و جمع کردن و روی کاناپه نشستن.
جونگکوک همینطور که توی بغل تهیونگ دراز کشیده بود با کنجکاوی پرسید:
-ته برمیگردی کره؟+فعلا نه،کارارو سپردم به نامجون و جیمین احتمالا دوباره استعفا بدم،شغلم خیلی وقته بهم حس هیجان انتقال نمیده و اونقدر پول ذخیره کردم که تا وقتی 80ساله شدم و زانوهام میلرزن هنوز ریچ باشم.
جونگکوک خندهی بلندی کرد و آروم به سر تهیونگ ضربه زد.
-برنامهایی برای شب نداری؟
+هوم نه چطور؟
-پس بهتره امشب اولین دیت رسمیمون و بعد چندسال بریم.
+به شدت براش آمادهام.
جونگکوک لبخندی زد و متقابلا تهیونگ و بغل کرد و بیشتر توی بغلش فرو رفت.
.
.
.
جونگکوک عطر جدیدش و برداشت و به گردن و مچ دستش عطر زد.
با بلند شدن بوی خوبش هومی گفت و موهای تقریبا بلندش و روی پیشونیاش پخش کرد و در آخر بالم لب شکلاتش و روی لبش زد.توی آینه قدی به خودش نگاه کرد با اون هودی سفید و آل استارای سفید مشکیاش حسابی یه بیبی بوی شده بود.
لبخندی زد و آستین دست راستش و که تتو داشت و بالا زد.
نفس عمیقی کشید و از اتاق خارج شد.تهیونگ و از قبل آماده شده بود و روی کاناپه نشسته بود و توی اینستا میچرخید.
با صدای جونگکوک سرش و بالا آورد ولی با دیدنش گردنش خشک شد
+واو
-اوه استایلمون کاملا متضاده.
(آخر این پارت استایل هردو گذاشته شده میتونید ببینید)+جونگکوک خیلی خوردنی شدی
جونگکوک لبخندی زد و به سمت تهیونگ رفت و روی رون پاش نشست.
-امشب واست بیبی شدم خوشت نمیاد؟
+عاشق این ورژنت شدم
-پس بهتره سریع بریم تهیونگی
YOU ARE READING
One touch(Vkook)
Mystery / ThrillerCompleted با نگاه خیرهی کیم روی خودش پوزخندی زد،بلاخره وقتش رسیده بود 'با یک لمس ساده عاشقت میکنم' Couple:Vkook Genre:Mystery-Crime-Romance-Smut