هلو علیکم
کسی منه یادش هست ؟ :')
احتمال زیاد زیاد نیست
ولی خب
Thought I give it a shot.
اگر مرا یادتان هست
خوشحال میشم با کامنت یا مسیج باهاتون حرف بزنم :'
Emptiness inside رو ول نکردم
فکر نکنم هیچوقت بتونم ولش کنم .
اما خب به خاطر درسام و مشکلاتِ دیگه نوشتنش خیلی کند پیش میره .
در هر صورت دوست داشتم یه چیزی اینجا بگویم
ببینم اصلا دیگه کسی هست که دلش بخواد بچمو بخونه یا نه :")
خلاصه که اره
I guess that's it .
YOU ARE READING
𝐄𝐌𝐏𝐓𝐈𝐍𝐄𝐒𝐒 𝐈𝐍𝐒𝐈𝐃𝐄
Romanceپس سقوط این شکلی بود . لازم نبود بیفتی . لازم نبود حتی کوچکترین حرکتی بکنی . سقوط ، توی یه لحظه اتفاق می افتاد . مثل پایین ریختن اشک مثل شکستن شیشه مثل خاموش شدن شمع ... توی یه لحظه تمام دنیات جلوی چشمهات از هم می پاشید . و تو وقتی متوجهش میشدی...