part29

417 46 2
                                    

لحاف مزاحمی که نصف بدن پسر رو پنهان کرده بود رو پایین کشید و به پایین تخت پرت کرد، با شهوت نگاهی به بدن بلوری و شیو شده‌اش انداخت؛ اون بدن و اندام زیبا نمی‌تونست متعلق به یه پسر ۱۸ ساله باشه!

- نمیتونم جلوی خودمو بیشتر از این بگیرم...

یه دستش رو روی باسن پسر که مماس با تخت بود، قرارداد. با یک حرکت از کمر باریکش گرفت و از سطح تخت فاصله‌اش داد.

بوسه‌ای روی گردن براقش نشوند و کیس مارک‌هاش رو تا سینه‌اش ادامه داد.

دو انگشت وسطش رو روی نیپل صورتی رنگ و سیخ‌شده پسر قرار داد و با انداختن فاصله بین دو انگشتش، نیپلش رو بین اون‌ها قرار داد و فشرد.

- جوری که نیپلات تو همون لحظه اول سفت میشن، زیباتر از هرچیزیه

- کی میخوای از زدن این حرفای خجالت اورت دست بکشی؟

چشمکی به پسر شرم‌زده که سعی می‌کرد از زیر نگاه‌های داغش فرار کنه زد و با لمس گونه‌ سمت راستش لبخندی به لطیفی گلبرگ زد و دم گوشش گفت.

- تا وقتی که بمیرم و دیگه قادر به حرف زدن نباشم!

- مرگ چیزی نیست که آدمی مثل تو به راحتی قبولش کنه

گویا قرارنبود هیچکدوم از اون‌ها خودش رو تسلیم کنه و بازنده بحث بشه.

جونگکوک لبخند شلی به عزیزش زد و با گرفتن دستش که دور گردنش قرارداشت، به سمت عضوش هدایتش کرد و وادارش کرد با دست کوچیک و ظریفش اون تیکه گوشت بزرگ رو لمس کنه و دیوونه‌تر از همیشه بکنتش.

- زمانی که عشقم نسبت بهت تموم شده باشه یعنی مرگ من فرا رسیده

صبرش ته کشید و تردید رو کنار گذاشت...

از پوزیشن عاشقانه‌ای که داشتن بیرون اومدن و همونطور که دستش هنوزم دور کمر پسر حلقه بود، به شکم خوابوندش و با پرش کوتاهی که انجام گرفت، بالای باسن برهنه‌اش قرار گرفت‌.

- باسنتو جوری بالا بگیر که سوراخت تو محدوده دیدم باشه، زود باش توله !

درحالی که زبونش رو روی لبش می‌کشید و به سمت اون باسن خوش‌فرم و سفید خم می‌شد، زمزمه کرد.

- به اندازه کافی وقت تلف کردیم

پوزیشن داگ استایلی رو به خودش گرفت و با شیطنت تکون کوچیکی به دو لپ باسنش داد؛ هوا برای جونگکوک گرم‌تر شده بود و قطرات عرق پشت کمر و صورتش ظاهر می‌شدن.

پاهای تهیونگ رو کمی ازهم فاصله داد و خودش رو عقب کشید تا صورتش دقیقا مقابل سوراخش قرار بگیره.

زبونش رو با یک حرکت داخل سوراخ دست نخورده و تنگ پسر فرو کرد و چند دور درونش چرخوند.

- اه... آهههه اخ!

𝙵𝚒𝚛𝚜𝚝 𝙻𝚘𝚟𝚎||𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟Onde histórias criam vida. Descubra agora