#راوی
پسرک بین رگال های لباس گشت ارومی زد و دقیقا همون جعبه ای که هیونجین نشونی اش رو داده بود رو برداشت..برای باز کردنش دو دل بود..
پسرک مجبور بود بخاطر این وضعیت هرکاری که هیونجین میگه رو انجام بده..
این رقت انگیز بود
پسرک اهسته با دستای لاغر و ضعیفش در جعبه رو باز کرد و یکی یکی لباسارو بیرون اورد..مشخص بود که هیونجین میخواست توی چیزی که خودش طراحی کرده این امگا رو ببینه..
رنگ اون کاستوم مشکی بود.بالا تنه حالت کراپ مانند و پایین تنه باکسر بود که فقط قسمتای خصوصی پسرک رو میپوشوند.
همرا به اون چشم بند مشکی و یک جفت گیره ی موی خز دار با طرح گوش های گربه..
همراه با یه گردنبند و جورابایی که حدودا تا زانوی فلیکس بالا میومد..گونه های پسرک با دیدن اون کاستوم به ضاهر گربه ای گلگون شد.نمیخواست این لعنتی رو بپوشه ولی انگار با دیدنش کمی حس هیت بهش دست داده بود..
اهسته هودی و شلوار جین ش رو درورد و همچنین باکسر ش رو..
دستای لرزونش رو برد سمت لباسا و به سختی برشون داشت..
بیشتر از همیشه قسمتای حساس پسرک صورتی شده بود و باز هم گزگز های عجیب زانو و انگشتای دستش..
با استرس اون کاستوم رو روی تن ظریف و لاغرش پوشوند و اون گیره های خز دار رو بالای موهای بلوندش زد.داخل اون آینه ی قدی چوبی که رو به روش بود خودش رو انالیز کرد..
کاستوم پسرک رو به زیبا ترین و تحریک امیز ترین شکل خودش درورده بود و از همه مهم تر باب دل هیونجین بود
YOU ARE READING
Hyunlix«Darker than your eyes»
Werewolf~رمانی با طعم اسمات~ لی فلیکس امگای ظریف که توی دنیای الفا های خشن گیر افتاده و همیشه مورد ازار قرار میگیره.. اما با قبول شرط هیونجین زندگیش کمی تغییر میکنه.. _____________________________________ فلیکس برای کار کردن مجبور شد به کمپانی(رز ابی)بره ت...