قرعه

164 16 124
                                    

*بعد از اون شب پسرا تا دو روز دیگه همدیگه رو ندیدن..

امشب قرعه انجام میشد و اتفاقی که باب میل هیونجین بود میوفتاد..

از هر کمپانی نهایتا چهار نفر توی تریبون میشستن..

از کمپانی اکس جی فلیکس لینو جیسونگ و بادیگاردش توی تریبون حاضر میشدن

و از کمپانی رز ابی هیونجین کای جیوون و چان به صورت افتخاری حاضر میشدن..

حدود بیستو دو تا کمپانی دیگه هم به جز‌ کمپانی این دوتا توی قرعه بودن..

ساعت حدودای هشت بود..

برای هر کمپانی جایگاه های مشخصی گذاشته بودن..

لینو‌ دقیقا جلوی‌ هیونجین نشسته بود..

اول باید سابقه ی کمپانی ثبت میشد و یه کم طول میکشید..برای همین مدیرا وکیلا و منشی ها اجازه ی صحبت با کمپانی های دیگه رو هم داشتن..

اول لینو صحبت کرد

+به نظرت با کی هم گروهی میشی امسال..پسر عمو؟

هیونجین نفس عمیقی کشید و خندید

_کی بهتر از تو..

فلیکس با شنیدن این حرف رنگ پوستش شبیه گچ شد و چشماش گشاد..

به هیچ وجه دلش نمیخواست این دوتا دوباره به هم نزدیک بشن..دلیل ترسش این بود که هردو چیزی برای از دست دادن ندارن..ولی نمیدونست هیونجین هنوزم میخواد چیز از دست رفته ش رو پس بگیره..

با سوختن گلوش عذر خواست و از روی صندلی بلند شد و سمت سرویس بهداشتی رفت.‌

هر وقت اینطوری فشار عصبی بهش میومد معدش درد میگرفت..
علاوه بر اون گلوش خشک میشد و همین خشکی باعث زخم شدن گلوش..

به روشویی تکیه داد و دوسه بار سرفه کرد..

____
هیونجین به محض اینکه فلیکس بلند شد و سمت سرویس بهداشتی رفت از فرصت استفاده کرد و بلند شد..

بدون اینکه چیزی بگه وارد سرویس بهداشتی که توی دید نبود شد..فلیکس پشتش به هیونجین بود و سرفه میکرد..

هیونجین اروم نیشخند زد و دستشو روی تیغه ی کمر فلیکس گذاشت و فشارش داد پایین تر..

فلیکس به محض اینکه گرمای آشنای دستشو حس کرد سریع پرید و برگشت سمتش

+هیسس...حالت خوبه،جوجه ماشینی؟
_دستتو بکش اشغال..حال من بهت ربط نداره..

دستاش اروم و با لجبازی تمام دو طرف کمر فلیکس رو چسبید

+مرتیکه ی چی چی؟یه مدت طولانیه تنبیهت نکردم ادب یادت رفته..

فلیکس دوباره چشماش گرد شد و سعی کرد هیونجینو هل بده

Hyunlix«Darker than your eyes»Where stories live. Discover now