Do you want me to tell you a story?!"part12"

634 115 10
                                        


درد يونگي بيشتر شد و بخاطر احساس ضعفش با كمك جيمين بلند شد تا برن درمونگاه.
اينبار نه انرژي براي تقلا داشت نه اونقدرا حالش خوب بود كه بخواد دست و پا بزنه.
با ورودشون ، سوهو به سمتشون برگشت و سريع به سمت يونگي رفت.

*آه يونگي باز چه بلايي سر خودت اوردي!

_چيزي نيست! فقط سرفه و درد قفسه سينه، يكمم تب داره.

سوهو به جيمين لبخند زد و بهش گفت يونگيو رو صندلي بشونه.
جيمين خيلي آروم يونگيو رو صندلي نشوند و خودش روي يكي از صندليا نشست و به يونگي خيره شد.

سوهو تب يونگيو چك كرد و به صداي قلب و ريه اش گوش داد

*هوم...فكر كنم بدنت دچار التهاب شده چون ضعيفي. ريت و قلبت خوب كار نميكنن حالا دقيق نميدونم كدوم يكي. اين قرصا رو بخور بعد دوباره بيا. بايد خوبت كنه!

يونگي آروم سرشو تكون داد و داروهاشو از سوهو گرفت

+ممنون سوهو!

خيلي زود پاشد و با جيمين وارد اتاقشون شد

_بزار ببينم تبت كمتر شده يا نه...

جيمين دستشو رو پيشوني يونگي گذاشت.

_شب ممكنه تب كني...احتمال داره مثل اون شب بشي!

يونگي خيلي دردناك نفسشو بيرون داد و چشاشو بست

+ممنون ميشم اگه ازم مراقبت كني

جيمين سرشو تكون داد و موهاي مشكي يونگيو از صورتش كنار زد

_وقتي رفتيم بيرون، ميبرمت موهاتو رنگ كني! همه رنگ بهت مياد. مشكيم خيلي سفيدت ميكنه ولي هرچندوقت يه تغيير توت ايجاد بشه بد نيست!

جوابي از يونگي نگرفت و از حالت منظم نفساش فهميد خوابش برده

_چه كيوت ميخوابي هيونگ!

خيلي آروم روشو كشيد و براي ديدن سوهو از اتاق بيرون رفت

_سلام سوهو...!

سوهو كه مشغول خوندن پرونده يونگي بود به جيمين خيره شد

+هي...! خوب شد اومدي! داشتم پروندشو ميخوندم و متوجه چيزاي جالبي شدم. اعتياد به الكل، اعتياد به سيگار. سايقه سرفه داشته ولي درد و تب نه.
به احتمال خيلي قوي؛ حدود 80٪؜ التهاب ريويه چون با توجه به سستي كار گلبولاي سفيدش و ضعيف شدن ريه اش بخاطر الكل و اين چيزا، احتمال بروز التهاب خيليه. اما فردا بيارش ازش آزمايش بگيرم.
آزمايشاش تا عصرش آماده ميشه ولي سختي كار اينه كه نميتونم خيلي ازش خون بگيرم...

‏⚜️А моиsтея саггеd АgusТ D⚜️Место, где живут истории. Откройте их для себя