-خب... ممنونم.
لويى سعى كرد اينبار نفرت صداش رو كمتر بكنه و با لحن مهربون و ملايمى از هرى تشكر كنه. كسى كه اون رو تا جلوى در خونه اش رسونده بود.
-قابلى نداشت.
لويى پياده شد و آروم در ماشين رو بست و بعد وارد حياط خونه شد بدون اينكه حتى نگاه بكنه تا ببينه هرى و ماشينش در چه وضعيتين. يه جورايى اهميت نميداد!
وقتى بالاخره حياط رو طى كرد و به خونه رسيد ،آروم در رو باز كرد تا ارواح سرگردان رو بيدار نكنه! چون لوسى هنوز نخوابيده بود و وقتى صداى در رو شنيد مثل جت سمت لويى اومد.
-لوسى تو هنوزم بيدارى؟؟
-سلللللااام لولوووو... ام... پس ددى كجاست؟
لويى كمى خم شد و آروم موهاى خوش بوى اون كله فرفرى رو بوسيد. مطمئن بود دليل اينكه لوسى اين سوال رو ميپرسه كنجكاوى يا همچين چيزى نيست. خب بالاخره خيلى از شب ها بود كه ايان مجبور ميشد شب ها به خونه نياد... لوسى الان فقط ميخواست از سوال"لوسى تو هنوزم بيدارى؟" فرار بكنه!
-ددى موند پيش عموت.راستى آنا كجاست؟
-بهش گفتم كه بره پيش بچه هاش.
اخم هاى لويى در هم كشيده شد . رفته بود خونه؟! بدون اينكه حتى به لويى يا ايان خبر بده؟! اون لوسى رو تو خونه تنها گذاشته بود؟!
-تو خيلى بيجا كردى كه گفتى بره!
لويى عصبى بود. اون هم نه يكم... لويى خيلى عصبى بود! لوسى لب هاش رو جمع كرد و سعى كرد بخاطر لحن تند لويى گريه نكنه.
-ميشه لطفا به ددى نگى؟
-البته كه نميشه... من همين الان به ددى زنگ ميزنم و ميگم .
-لولو من فكر كردم كار خوبى كردم...
لويى چشم هاش رو چرخوند و نفس عميقى كشيد و بعد روى زانوش هاش نشست تا با لوسى كاملا فيس تو فيس بشه.
اون هنوز بچه بود اما هميشه عاشق اين بود كه كار هاى بزرگونه انجام بده و به اطرافيانش لطف بكنه... مقصر اصلى آنا بود كه به حرف يه دختر هفت ساله گوش داده بود!!
-خيله خب لوسى... من به ددى نميگم كه چه كار بدى انجام دادى... به شرط اينكه تو زود بخوابى... .
لوسى وقتى فهميد شرط اينكه لويى چيزى رو نگه انقدر آسونه ، گونه ى لويى رو تند بوسيد و سمت اتاقش رفت.
لويى همونطور كه وارد خونه ميشد موبايلش رو در اورد تا جريان آنا رو به ايان بگه... گرچه جلوى لوسى گفته بود كه اينكار رو نميكنه اما هنوز هم از دست كار آنا عصبى بود و بايد با ايان همفكرى ميكرد تا با آدم وظيفه نشناسى مثل اون چيكار بكنن.
YOU ARE READING
Dark Street
Fanfictionزندگى دوست داشتنى من با ورود مرد مرموزى بهم خورد. مردى كه شباهت خيلى زيادى به دخترم داشت!
