26

2.6K 209 6
                                    

×من ازش خیلی خوشم میومد... و خب اونم اینو فهمیده بود
تا اینکه یه‌روز تو دستشویی مدرسه منو بوسید
رابطمون یه ماهی میشد که پیش رفته بود
یه شب توی خونه من بعد سکسمون وقتی آنا تو بغلم بود شروع کرد باهام حرف زدن

*فلش بک ۴ سال پیش*
اون بود که فقد میتونست بهترین حس دنیا رو بهم بده
همونجوری که سرش روی شونم بود و تو بغل هم لخت وِلو شده بودیم شروع به حرف زدن کرد
+لیو
درحالی که با موهاش بازی میکردم جوابشو دادم
×جانم
سرشو کمی بالا اورد و نگاهی به لبام و چشمام که بسته بود انداخت
+خوابیدی؟
درحالی که چشمام بسته بود جوابشو دادم
×نه
سرشو دوباره انداخت پایین
+لیو... تا حالا به اینکه پولدار بشی فکر کردی؟
چشمامو باز کردم
×چطور مگه؟
بلند شد و روی سینم خیز زد
+یه کاری پیدا کردم که میتونه جفتمونو پولدار کنه
با تعجب بهش نگاه کردم
×چه کاری؟
حالت قیافش یکم تغییر کرد
+شاید زیاد ازش خوشت نیاد ولی چون خانواده نداری با خودم گفتم شاید برات مهم نباشه اگه انجامش بدی
و کمی مکث کرد...
+نظرت چیه پورن استار شیم؟
سریع از سر جام بلند شدم
چشمام از حدقه داشت در میومد
×چیییییی؟؟؟؟!!!!
دستاشو به نشونه ی آروم باش جلوم گرفت
+اگه تو نخوای انجامش نمیدیم
*پایان فلش بک*

-و تو چیکار کردی؟
حلقه اشک توی چشماش برق میزد و جوابی نداد
-قبول کردی؟
سرشو به معنی مثبت تکون داد و قطره اشک از چشماش سرازیر شد
دستامو جلوی دهنم گذاشتم
-خدای من!
اشکاشو پاک کرد و ادامه داد
×خب میدونی طمع چشمامو کور کرده بود... حقوق یه فیلمش چیزی بود که با ده سال کار کردن تو اون فروشگاه لنتی نمیتونستم به دستش بیارم

واقعا نمیدونستم چی بگم
بغض داشت گلومو پاره میکرد و هر آن ممکن بود بریزه بیرون
×الینا...من..
اشکام میریختن پایین
-داستانتو تموم کن
دستی به صورتش کشید و ادامه داد
×من قبول کردم و با آنا برای مصاحبه رفتیم
اونا بدن مارو چک کردن برای اینکه جای زخم یا بریدگی نداشته باشیم
اولش برام سخت بود که لخت شم
ولی بالاخره عادت کردم
من تقریبا توی ۲۷۳ تا فیلم بازی کردم که ۳۸ تاش با آنا بود..
دهنم از تعجب باز مونده بود
اون نزدیکای سیصد بار سکس داشته اونم جلوی دوربین...
×ما برای دو سال قرارداد بسته بودیم
یک سال اول که تموم شد حالم واقعا داشت از خودم بهم میخورد.
خواستم از اونجا بیام بیرون ولی نمیتونستم چون قرارداد داشتم
برای همین گفتم که حداقل جلوی دهنمو با یه چیزی ببندم تا شناخته نشم
برای این کار کلی از حقوقمو کم کردن ولی این راهکار خوبی بود

ذهنم به فکر فرو رفت
اون چشمای آشنا...
اون بیلبوردا...
-اون بیلبوردا...
به گوشه ای خیره شد
×آره رو اون بیلبوردا عکس من بود که برای تبلیغات اون سایت استفاده میشد
بعد از اینکه فهمیدم آنا قبل از من اونجا کار میکرده و فقط باهام بوده تا بتونه نیروی جدید جذب کنه ازش جدا شدم
فقط میخواستم اون قرارداد لعنتی تموم شه تا بتونم زندگی عادی فاکیه خودمو بکنم
بعد از اینکه از اونجا اومدم بیرون ازم خواستن که دوباره قرارداد امضا کنم
حتی افتادن دنبالم و چند باری هم کتکم زدن
و آنا رو فرستادن دنبالم تا منو برگردونه
-حالا چرا تو؟
گوشیشو از توی جیبش در اورد و بعد از چندتا کلیک صفحشو بهم نشون داد
پیج اینستاش بود
با هشتصد هزار فالوور
-چ...چج...چجوری؟
صفحشو خاموش کرد‌ و گذاشت توی جیبش
هر دختری مثل من که استایل پسرونه داشته باشه بهش جذب میشن
اونا دنبالمن چون از فیلمای من پول بیشتری در میاد...
و هر مبلغی که بخوام بهم میدن
حتی بهم چک سفید پیشنهاد کردن
-و تو؟
×رد کردم...زندگیم برام با ارزش تره تا پول و شهرت..

In Your EyesWhere stories live. Discover now