Jungkook~
امروز رفتم تست بازیگریم رو دادم و خب قبول شدم
یه پسره فوق جذاب نچسب خر هم اونجا بود
بر خلاف چهره ی جذابش یه اخلاق گند داشت
البته با چند نفر دیگه که هیونگ صداشون میکرد خیلی صمیمی بود ، فکر کنم با کسایی که زیاد باهاشون آشنایی نداره سرد رفتار میکنه
در هر صورت چهره ی جذابش هیچ تغییری در اینکه خره ایجاد نمیکنه
ایش... چرا نمیرسم خونه
نکنه این تاکسیه داره میدزدتم
من سلبریتیمممم ینی چییی ( از کی تا حالا :/ )
گوشیمو از توی جیب هودیه صورتیم دراوردم و بغل گوشم گذاشتم و وانمود کردم که دارم با یکی حرف میزنم
+ آرهههه تبرم همرامه.... بابا تفنگم که همیشه همراهم هست ، قمه؟ قمه رو بزار بگردم....آره هست حالا تو دیگه خیالت راحت باشه پنج دقیقه دیگه میرسم خدافظ
دوباره گوشیمو توی جیبم جا کردم و منتظر شدم که یارو از ترس راهشو کج کنه که نکرد
من جدا دارم میترسم..... عههه خونه ی جیمین هیونگ اینجاس بزار بگم نگه داره.... من جونمو دوست دارم
+ آقا اگه میشه لطفا همین جا نگه دارین ، ممنون
یارو : بفرمایید
پول رو بهش دادم و رفتم در خونه ی جیمین هیونگ رو زدم
بعد از چند دقیقه در باز شد و رفتم تو...
'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'-'
خب سلاممممم
الینا هستم =>
و امیدوارم از این فیک خوشتون بیاد
سعی میکنم زود به زود آپ کنم و همین دیگه :/
I love you all 😂💓
خب دیگه زیاد حرف زدم ، بای....
YOU ARE READING
Cute bunny
Fanfictionکاپل : تهکوک ، یونمین ، نامجین و یک عدد هوسوک سینگل که خودم حالا بعدا یکی رو براش جور میکنم 😐😂 ژانر : کمدی ، ددی کینگ ، اسمات و آمپرگ =) یه توضیح همین اول کاری بدم ، اینکه تو این فیک تهیونگ تاپه و جونگ کوک باتم و ورس نداریم جونگ کوک به لباسای دخ...