_" حالا چرا اینقدر یهویی اومدین؟ "
جونگکوک همونطور که روی مبل مینشست پرسید
جیمین لبخندی زد :" هیچی دلمون تنگ شده بود!"جونگکوک سری تکون داد
جیمین ادامه داد :" اما فکر کنم بدموقع اومدیم!"
پسر با نشیخندی به لاو مارک های جونگکوک نگاه میکرددر همین حین تهیونگ با تیشرت سفید و شلوار گشاد طوسی از اتاق بیرون اومد
_" چه عجب اقا تشریف اوردن، بتمرگید سر میز گشنمه "
یونگی گفت و صندلی رو عقب کشید و روش نشستهمه سر میز نشستن و صبحانشون رو خوردن
- شبتهیونگ با لبخند به فرشته ی زندگیش که توی بغلش خواب بود نگاه میکرد
انگشت هاش رو بین موهای لختش میبرد و اروم حرکت میدادوقتی خودش خوابش گرفت گوشیش رو کنار گذاشت و مطمئن شد که الارم برای فردا صبح تنظیمه
بی حال سرش رو روی بالشت گذاشت و بعد از کمی فکر کردن به خواب رفت( حال ندارم روزمره ی چهار ماهو بنویسم تا بفهمن کوک حاملس پس یک راست میریم چهار ماه دیگه :|)
- چهار ماه بعد
یک هفته ای بود که کوک مدام سرگیجه داشت و هر از چند گاهی بالا می آورد و کمی هم شکمش بزرگ شده بود
تهیونگ به شدت نگرانش بود و از نامجون برای خودش و کوک مرخصی گرفته بود تا حال جونگکوک بهتر بشه_______
جونگکوک همونطور که پای گاز ایستاده بود و حواسش به غذا بود کمی احساس سنگینی روی سینش میکرد
سرگیجش خیلی زیاد شده بود! طوری نمیدونست تا پنج دقیقه دیگه میتونه سر پا بایسته یا نه
گاز رو خاموش کرد و سمت تهیونگ که توی اتاق کارش نشسته بود و چند تا کار اداریش رو انجام میداد رفت_" ت-تهیونگ عزیزم. "
جونگکوک نفس نفس میزد و سعی میکرد نفس هاش رو کنترل کنه و بهشون نظم بدهتهیونگ که صدای نفس های جونگ کوک رو شنید ترسیده سمتش برگشت :" حالت خوبه؟ "
پسرک سری به معنای 'نه' تکون داد :" حالم خوب نیست! "تهیونگ مثل فشفشه از سر جاش بلند شد و سمت جونگ کوک اومد و دستش رو گرفت:" یکم تحمل کن برم لباس بپوشم بریم دکتر "
پسرک سرش رو بالاو پایین کرد و روی صندلی نشست.
لباس خودش خوب بود و نیازی به عوض کردن نداشت.بعد از چند ثانیه تهیونگ بدو بدو سمتش اومد
از خونه بیرون رفتن و سوار ماشین شدن- درمونگاه
جونگ کوک رو یک چکاپ کامل کردن و منتظر جوابش بود
دکتر سرمی به جونگکوک به دلیل سرگیجش زده بود
__دکتر اروم در اتاق رو زد و با چند تا برگه توی دستش داخل اومد :" بهتون تبریک میگم پسرا! "
تهکوک اخمی به حرف دکتری کرد
YOU ARE READING
Cute bunny
Fanfictionکاپل : تهکوک ، یونمین ، نامجین و یک عدد هوسوک سینگل که خودم حالا بعدا یکی رو براش جور میکنم 😐😂 ژانر : کمدی ، ددی کینگ ، اسمات و آمپرگ =) یه توضیح همین اول کاری بدم ، اینکه تو این فیک تهیونگ تاپه و جونگ کوک باتم و ورس نداریم جونگ کوک به لباسای دخ...