پ.ن : بگین جونگکوک تاپه تا خودم شخصا بیام جرتون بدم 💕🔪
جیسو بعد از کلی قربون صدقه ی جونگکوک رفتن به زور تهیونگ ازون خرگوشک دل کند و وقتی میخواست بره در گوش تهیونگ چیزی گفت
جیسو : تا بچتونو نبینم آروم نمیگیگیرم
این رو زیر لب گفت و از همه خدافظی کرد و از خونه رفت بیرون
بعد از اینکه جیسو از خونه رفت بیرون دستش رو روی شقیقه هاش گذاشت و هوفی کشید
تهیونگ : بچه ها شما اینجا میخ-
جونگکوک : جیغغغغغغغغغغغغغغغ سوسکککککککک از من دورش کنیددددددددددد جیغغغغغغغغغغغغ
حرف تهیونگ با جیغ های متوالی جونگکوک قطع شد
جین ، جیمین و کوک بعد از فهمیدن اینکه سوسک روی زمینه به سرعت روی مبل رفتن و پاهاشونو جمع کردن
جیهوپ : کو سوسک؟
جونگکوک : اوناهاشششششش بغل پاتههه
جیهوپ : جیغغغغغغغغغغغغغغغ کمکککککککککککککک
و جیهوپ هم به جمع مبلیان پیوست
نامجون قبل ازینکه بخواد بیشتر جیغای کر کننده ی اون هارو بشنوه سوسک رو با پلاستیک گرفت و به بیرون پرتش کردن
جین : مرتیکههههه باید میکشتیشششششش
نامجون : جینی عزیزم اونم جونوره خب
کوک که دید وضعیت آروم شده پاش رو جوری که نشون میداد چندشش میشه روی زمین گذاشت و بدو بدو و پاورچین پاورچین سمت تهیونگ رفت تا چیزی بهش بگه
کوک : تهیونگ هیونگ میشه بیای با من بریم دسشویی؟
تهیونگ : کوک الان میخوای بخاطر یه سوسک که یک هزارمه توام نیست باهات بیام دسشویی؟؟
کوک : هیونگگگگ لطفا
تهیونگ : اوکی پاشو بریم
کوک با احساس مور موری که توی پاش به وجود اومد دوباره فکر کرد حشره روشه جیغ بلندی زد و روی کول تهیونگ پرید
تهیونگ : آییییی کوک له شدم بیا پایین
کوک : داری میگی من سنگینممممم؟؟؟؟؟؟
تهیونگ : تو که نه ولی چرا اینقدر یهویی میپری رو آدم
کوک : نخیر نمیام پایین منو تا دسشویی ببر وگرنه نمیزارم شب بخوابی
تهیونگ : اوکی بیا بریم
تهیونگ ، جونگکوک رو جلوی دستشویی گذاشته و خودش جلوی دسشویی به گفته ی کوک ایستاد
کوک : هیونگ یکم برو اونور تر نمیخوام درو ببندم ( دقیقا کوک منه وقتی سوسک میبینم )
تهیونگ : محض رضای خدا کوک هیچی اون تو نیست من همه جارو برات چک کردم
YOU ARE READING
Cute bunny
Fanfictionکاپل : تهکوک ، یونمین ، نامجین و یک عدد هوسوک سینگل که خودم حالا بعدا یکی رو براش جور میکنم 😐😂 ژانر : کمدی ، ددی کینگ ، اسمات و آمپرگ =) یه توضیح همین اول کاری بدم ، اینکه تو این فیک تهیونگ تاپه و جونگ کوک باتم و ورس نداریم جونگ کوک به لباسای دخ...