Cute bunny

part 33 •~•

بعد ازینکه جکسون کمی هوشش اومد سر جاش رفتن خونه

جونگ‌کوک رو جلوی خونش پیاده کرد و منتظر شد که بره داخل و بعد به سمت خونه ی خودش حرکت کرد

لباس خونش رو پوشید و بدنش رو کشید

( لباسش )

چون هوا گرم بود ترجیح میداد لباسای کوتاه بپوشه و تو خونه بگرده ولی بعضی اوقات به خاطر سرمای اسپیلت به خودش میلرزید ( درکش میکنم )

جیمین هیونگش هم دائم در حال تذکر دادن بهش بود و هر دفعه توی تابستون مریض میشد بهش میگفت برای اینه که زیر کولر لخت میکردی و اونم برای اینکه کم نیاره میگفت گرما زده شده

روی مبلش دراز کشید یا به زبون دیگه تقریبا لش کرد هم خوابش میومد هم خسته بود ولی تا میرفت روی تختش بخوابه عین جغد چشماش باز میشد

پس تصمیم گرفت سری به اینستاش بزنه و اگر خوابش گرفت بخوابه

نگاهی به پستاش میکرد و همینطوری بالا و پایینشون میکرد

Kookie 🐰🥕 : hey ^^

@Moochi : کیوتتتت

@Suga  : هی به خودت

@Anila 5670 : اوپا نمیدونم باید بگم اوپا یا اونی ولی خب هر چی هستی خیلی کیوتی

@harry : واو

View all 534,762 comments

Kooki🐰🥕 : روزتون چطور بود؟ •~•

@Moochi : عالی بود کوکی

@Suga : به تو چه

@fuck u : کل کامنتا دارن میگن روزشون عالی بوده ولی من در کل ریده شده تو روزام 😐🖕

@boos : خوب :|

View all 645,867 comments

Kookie🐰🥕 : اومم امروز حوصلم سر رفته ، چیکار کنم؟ *-*

@Moochi : تلوزیون ببین

@Suga : خب به چپم که سر رفته

@ayda : من خودم اونقدر حوصلم سر رفته که دیگه تقریبا تصمیم گرفتم برم خودکشی کنم بعد تو میای از من میپرسی چیکار کنی؟

@Sara : نمیدونمممم

بقیه ی پستارو هم وقتی خواب به چشماش اومد با بی حوصلگی رد کرد و بعد از کشیدن خمیازه ای گوشیش رو کنار گذاشت تا بره مسواک بزنه

از دسشویی برگشت و گوشیو برداشت و سمت اتاق خوابش رفت

________________________________________

لیدیز اند جنتلمن جای داره بگم که سر ادیت عکسای این پارت جر خوردم =>

دستم داره میشکنه از ساعت پنج و نیمه نشستم 😐✊

حوصله ی ادیت پارتم ندارم دیگه اشتباه تایپی چیزی دیدین معذرت ✋

دوست دارین چشمتون رنگی باشه یا مشکی؟

من خودم مشکی :)
رنگ مورد علاقم سیاهه خو 😐

میگما

شما هم عین من حس میکنید سیاه پر رنگ تر از مشکیه یا من اسکلم؟ :/

جواب بدین تا فردا هم منتظر بمونید پازت بعد آپ میشههههههه

باییییییییییی