part 29

1.7K 239 24
                                    

جونگ‌کوک دائم میرفت تو دسشویی تا خودشو چک کنه

( عکسشو نیافتم 💔🚶‍♂️ )

یونگی : کوک مگه اسهال گرفتی هی میری دسشویی

کوک : عهههه هیونگ کار دارم

یونگی : داری بمب میزاری بکشیمون؟

کوک : تو منو یه قاتل زنجیره ای که اسهال داره میبینی

یونگی : دقیقا

جونگ‌کوک هوفی کشید و بغل گوش جیمین گفت :" هیونگ دلم داره جرم میده ".

جیمین : عادیه کوک

جونگ‌کوک با تیر کشیدن زیر شکمش تو خودش مچاله شد

تهیونگ : کوک مشکلی هست؟ یه جوری شدی

کوک : ن-آیی نه خوبم اصن عالی

جیمین تیشرت جونگ‌کوک رو ‌کشید و باهاش حرف زد :  کوک تو این مدت اصلا نباید تحرک زیاد داشته باشی ، نپر یا ندو وگرنه وقتی نشستی به دل درد بدیو تجربه کنی دقیقا مثل الان

کوک : من گوه بخورم تحرک کنم

جیمین به حرفش نخودی خندید و سرشو سمت بقیه برگردوند ولی با چیزی که یادش اومد دوباره سمت کوک برگشت

جیمین : هوی یارو باید تو این مدت خودتو گرم نگه داری ، چربی نخور و چیزای سردم نخور دوغ و کمیچی هم اصلا نخور ( کلا نباید ترشی بخورید من یه ترشی کره ای مثال زدم ) خیلی چیزای دیگه الانم جین هیونگ داره چایی بابونه درست میکنه

کوک : باشه

جین چایی هارو براشون اورد

تهیونگ : هیونگ چرا یکیش رنگش فرق داره؟

جین : برای کوکه

تهیونگ : خب چرا؟

جین : یکم دلش درد میکرد اینو براش درست کردم

تهیونگ : عه باشه

کوک : جیمین هیونگ فردا میای بریم خونه ی من یکم لباس بیارم؟

جیمین : آره

جونگ‌کوک در اصل مشکلش لباس نبود ، لباس زیر و پدش بود

جین : اوکی چاییاتونو بخورین که با دستپخت بینظیرم غذا درست کردم

همه به حرفش خندیدن و شروع به خوردن چاییاشون کردن ...

________________________________________

بچم مرد از دل درد 😐💔

من هی میخوام شرط ووت بزارم دلم نمیاد 😒🔪

خودتون ووت بدین دیگه فرزندانم

حمایت حمایت .... دیگه نمیدونم

خب دیگه حمایت کنید ، باییییییی

Cute bunny Where stories live. Discover now