Jungkook~
از وقتی اومدم خونه هیونگا ولم نمیکنن
حتی دیگه خونه ی خودشونم نمیرننننن
از در صدا اومد و بلافاصله تهیونگ هیونگ اومد تو
_ چطوری کوکی؟ بهتری؟
+ هیونگ... من یک هفته هستش از بیمارستان مرخص شدم و شما هر یک ساعت میای میگی حالت خوبه؟ نه خوب نیستم مُردم
_ یاااا لیاقت محبت هم نداری ایش
با صدایی که از جیبش میومد و نشونه ی این بود که گوشیش زنگ میخوره ، موبایلش از جیبش دراورد و دستشو روی دکمه ی اتصال کشید
_ سلام جین هیونگ... اخه امشب؟؟ نمیشه من نیام؟...هیونگگگگگ کر شدمممم چرا داد میزنییی ، خیلیخوب باشه باشه ولی من که همراه ندارم ، اه باشه کاری نداری؟؟؟ خدافظ
+ هیونگ نمیخوام فضولی کنم ولی کی بود؟
_ یکی از هیونگام بود
+ الان من هیونگاتو میشناسم؟ خب کی بود؟ همونایی که سر فیلم باهاشون حرف میزدی؟
_ آره یکی از همونا بود ، اونی که شونه هاش دراز بود رو دیدی؟؟ با اون حرف میزدم
+ یادم نمیاد ولی باشه
یهو چشماش برق زد
_ میگم کوکی... تو گفتی حالت خوبه دیگه اره؟؟
+ اره چطور مگه؟؟
_ پدر هیونگم تاجره و خب امشب یه مهمونی گرفته و منم دعوتم و باید یه همراه داشته باشم و در حال حاضر نمیدونم کیو به عنوان همراه با خودم ببرم
+ خو چرا اینو به من میگی؟
_ تو که گفتی حالت خوبه... پس میشه امشب به عنوان همراه با من بیای بریم مهمونی؟ هم با هیونگام اشنات میکنم هم مشکل خودم حل میشه ... تو رو خدا بگو باشه
+ عام من مشکلی ندارم ، ولی باید اول برم خرید
_ خرید چرا؟ این همه لباس خوب داری
+ اصن دلم میخواد برم
_ باشه ، ولی من نمیام
+ خوبم میای ، تازه جیمین هیونگمم میخوام بیارم ، سلیقش تو لباس خیلی خوبه ، اون کوالا هم که کپیده پس نمیاد ، من میرم لباسمو عوض کنم بریم خرید
_ هوففف باشه
رفتم و توی کمد لباسیم دنبال یه لباس برای خرید بودم
یکی از لباس هامو انتخاب کردم و پوشیدمشون
کمی هم ارایش کردم که صورتم از بی روحی در بیاد
خودم رو تو آینه نگاه کنم و تیپم رو آنالیز کردم
+ عالیههه ، برو بریم= کوک میخوای بری خرید؟؟
+ آره هیونگ ، توام میای؟؟؟
= اوهوم
+ هوراااا
_ خب دوستان ، آماده اید؟؟
+ بلی
_ بیاین بریم
________________________________________
سولام بر فیک خون های عزیز
نت خیلی گنده و هر غلطی میکنم عکسی برای لباس کوک گذاشتم نمیاد
و الان میخوام هم خودمو هم فیلتر شکنمو هم واتپد و هم نتو جر بدم
ایششششش
خب چه خبر؟؟
اینقدر زر میزنم تا عکسه بیاد
هنوز نیومده ...
.
.
.نیومده و نیومده
بمیرییییییییی
ای 💩 تو نت
اقا به من دیگه ربطی نداره عکسه اومد اومد نیومد هم نیومد به درک
حالا به خاطر نت معلوم نی پارت آپ میشه یا نه :/
فعلا بای 😑🚶♂️
YOU ARE READING
Cute bunny
Fanfictionکاپل : تهکوک ، یونمین ، نامجین و یک عدد هوسوک سینگل که خودم حالا بعدا یکی رو براش جور میکنم 😐😂 ژانر : کمدی ، ددی کینگ ، اسمات و آمپرگ =) یه توضیح همین اول کاری بدم ، اینکه تو این فیک تهیونگ تاپه و جونگ کوک باتم و ورس نداریم جونگ کوک به لباسای دخ...