در خونه رو باز کرد و جونگکوک رو روی یکی از مبلا گذاشت و رفت که لباساش رو عوض کنه
+ آه گرمههه
جونگکوک از گرما به خودش میپیچید و سعی داشت لباس های مزاحمی که بدنش چسبیده بودن از خودش دور کنه
با چنگ های مکرری که به لباسش زد موفق شد اون دربیاره
نسیم خنکی که به بدن لختش خورد عطشش رو خوابوند
تهیونگ از اتاق بیرون اومد و سمت مبلی که جونگکوک رو روش گذاشته بود اومد
_ جونگکوکککک پاشو برو حموم یکم مستی از سرت بپر-
با دیدن بدن ظریف و لخت جونگکوک حرفش قطع شد
رفت سمتش و سعی داشت که کمترین نگاه رو بهش بکنه
جونگکوک رو بغل کرد و سمت حموم برد
وان رو پر کرد و خواست که جونگکوک رو بزاره توش که جیغش بلند شد
_ چرا جیغ میزنی خببببب
دوباره اون سمت پایین برد که جونگکوک جیغ زد
و باعث خورد شدن اعصابش شد که جونگکوک رو پرت کرد تو آب و دوباره جیغ جونگکوک :)
این دفعه جیغش قطع نمیشد پس آروم به صورتش ضربه زد که دیگه صدایی از جونگکوک خارج نشد
_ کوک میشه بلند شی؟ من دیگه نمیتونم بشورمت که
نزدیکه جونگکوک رفت و کنار وان زانو زد
+ عق
_ چت- ایییییی حالا خودمم باید برم حموممممم
همونطور که با خودش غر میزد لباساش رو دراورد و زیر دوش رفت و با تمام سرعتی که داشت خودش رو شست که مبادا جونگکوک چشماش رو باز کنه و اون ببینه
با حوله خودش رو خشک کرد و لباساش رو پوشید و دوباره وارد حموم شد که جونگکوک رو تمیز کنه
باکسر جونگکوک رو از تنش دراورد و اون رو زیر چشمی نگاه کرد و با چیزی که دید چشماش کرد شد
_ چرا این سه سانته؟
بعد از این حرفش جونگکوک دستش رو بلند کرد و چند قطره آب روش ریخت
_ نکنننن
بدن جونگکوک رو تمیز کرد و اون رو از حموم بیرون اورد و اون رو روی تختش گذاشت ولی جونگکوک به شکم خوابید و باسنش رو بالا داد
_ یا خداااا برو اونوررررررر
تهیونگ کمرش رو گرفت و دوباره برعکسش کرد و سریع چند دست لباسی که داشت تنش کرد و هوفی از خستگی و حرص کشید و رفت روی تخت خوابید...
________________________________________
سلامممممممم
عجب پارتی بود خدایی 😐📿
این پارت چطور بود؟
امیدوارم فیکو دوست داشته باشید و تا پارتی دیگه بدرود 😂👻
YOU ARE READING
Cute bunny
Fanfictionکاپل : تهکوک ، یونمین ، نامجین و یک عدد هوسوک سینگل که خودم حالا بعدا یکی رو براش جور میکنم 😐😂 ژانر : کمدی ، ددی کینگ ، اسمات و آمپرگ =) یه توضیح همین اول کاری بدم ، اینکه تو این فیک تهیونگ تاپه و جونگ کوک باتم و ورس نداریم جونگ کوک به لباسای دخ...